کتاب آنگاه شیعه شدم نوشته مرتضی صلواتی

نام کتاب: آنگاه شیعه شدم

نویسنده: مرتضی صلواتی

نوبت و تاریخ چاپ: اول ،۱۳۹۰

ناشر : آشیانه مهر

تعداد صفحات:  ۲۷۲ صفحه.

اندازه‌ی صفحات: وزیری . جلد سخت.

عکس: ندارد

شابک: ISBN: 978-600-6164-14-4

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: چهارشنبه ۱۴۰۱/۰۴/۰۸ ، سایت بوستان کتاب، ۱۰۸۰۰ تومان.

* تاریخ مطالعه: مطالعه‌ی اول از صبح روز پنجشنبه ۱۴۰۱/۰۴/۲۳ تا صبح روز یکشنبه ۱۴۰۱/۰۴/۲۶

* معرفی و بررسی:

بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

« این علی علیه السلام است با این همه فضائل گوناگونش و با این همه تقریب و محبوبیتش در نظر رسول خدا صل الله علیه و آله ، اگر وی هر روز فقط یک حدیث از رسول اقدس صل الله علیه و آله اخذ و ضبط می‌فرمود، با توجه به اینکه در سراسر عمر نبوت ۲۳ ساله‌ی پیغمبر صلی‌الله علیه وآله از اهل‌بیت و ملازمان نزدیکشان بود، می‌بایست در کتب حدیث اهل سنت بیش از ۸ هزار حدیث از علی علیه‌السلام نقل شده باشد و این در صورتی است که ما قناعت ورزیم به روزی یک حدیث، در حالی که بخوبی همه می‌دانیم و کسی نیز انکار ندارد که علی علیه‌السلام آنچه را از پیغمبر اسلام شنیده ، در حافظه‌ی خدا دادیشان ثبت و ضبط نموده و روایت کرده است و اگر با این قیاس بخواهیم میزانی از احادیث علی علیه‌السلام بدست آوریم باید رقم سرشاری را نام ببریم امّا با همه‌ی این احوال می بینیم که از آن حضرت در کتب حدیث عامی بیش از ۵۰ حدیث صحیح روایت نمی‌کنند ، تازه "مسلم" و "بخاری" ۳۰ حدیث از این ۵۰ حدیث را نیز مقبول نمی‌شمرند. آیا تعجب نمی‌کنید که امام علی بن ابیطالب علیه‌السلام که از آغاز طفولیت تا پایان ساعت رحلت پیامبر صل‌الله‌علیه‌وآله ، از نزدیکترین ملازمان و اصحاب بوده ، ۵۰ حدیث از او در کتب اهل سنت نقل شود اما از " ابی هریره " که در حدود سه سال از جمله‌ی اصحاب رسول خدا بشمار می‌رفت و در این سه سال نیز هر روز و هر ساعت در محضر رسول اکرم صل‌الله‌علیه‌وآله حضور نداشته، از چنین شخصی ۵۳۷۴ حدیث در کتب حدیثی اهل سنت نقل نمایند؟ ... ! »( فصل دوم - ص۱۵۳)

در این کتاب مطالبی عجیب و تعجب‌آور مثل آنچه در بالا نوشته‌ام وجود دارد و موجب حیرت می‌شود! موجب حیرت که کینه و دشمنی با امیرالمؤمنین علیه‌السلام تا به کجا بوده ؛ و این خود فقط یکی از نشانه‌ها و دلایل برحق بودن امیرالمؤمنین است و اینکه چقدر با ایشان دشمنی داشته‌اند؛ دقت کنید: این دشمنی و کینه با امیرالمؤمنین تا آنجاست که حتی در پایان قرائت قرآن، از گفتن صفت خدا خودداری می‌کنند و به جای گفتن صدق‌الله‌العلی‌العظیم (= راست گفت خداوند بلند مرتبه و بزرگ ) به صدق‌الله‌العظیم اکتفا می‌کنند تا نکند این صفت خدا یادآور اسم علی باشد!!!. دشمنی تا این حد !؟

این کتاب شامل دلایل جانشینی و امامت امیرالمؤمنین علیه‌السلام بعد از پیامبر صل‌الله‌علیه‌وآله بر مبنای منابع اهل سنت و همچنین عقل و منطق می‌باشد که خواندن آن بر هر مسلمان خداترس و خواهان حقیقت و به ویژه بر هر شیعه‌ای، ضروری و الزامیست! .

نویسنده‌ی کتاب که خودش مُستَبصر است ( = آنکه طلب بصیرت می کند و بینادل می شود ) و پس از تحقیق، به مذهب تشیع پیوسته در مقدمه کتاب نوشته:« در این کتاب جواب پرسش‌ها و شبهاتی را آورده‌ام که مخالفین اسلام و اهل‌بیت علیهم‌السلام ، به وجود آورده‌اند تا دل برادران اهل سنت را نسبت به تشیع کدر و تیره سازند و حقیقت‌ها را پنهان نمایند و تعصب کورکورانه و تخم جهالت و کینه را در دل ساده‌لوحان، جایگزین حقیقت کنند» .

مرتضی صلواتی پس از شیعه شدن، وارد حوزه‌ی علمیه مروی تهران شد و به کسوت روحانیت شیعه در آمد و در تاریخ ۱۳۹۰/۰۵/۱۵ مصادف با ماه رمضان درحالی که برای گذراندن تعطیلات به سنندج رفته بود  بدست کوردلان و دشمنان حقانیت شیعه، مسموم شده و به شهادت رسید.

(منبع: سایت مستبصرین)

خودم هم گاهی در برحق بودن شیعه شک کرده‌ام و همیشه دوست داشتم که درباره‌ی جانشینی پیامبر صل‌الله‌علیه‌وآله و اینکه حقیقت چه بوده ، بدانم، که این کتاب پاسخ مناسبی به این خواسته‌ی من داد. چیزی که برایم عجیب است این است که بر اساس کتب اهل سنت و نویسندگان اهل سنت، جانشینی امیرالمؤمنین علیه‌السلام قابل اثبات و قطعی است و جالب اینکه در خصوص نحوه‌ی شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، این مطلب نیز از کتب اهل سنت نقل شده است.

دقت کنید: اینکه بعضی بگویند ما این کتاب یا آن کتاب را قبول نداریم و فقط فلان کتاب و یا چند کتاب را قبول داریم مشکل آن شخص و آن اشخاص است، دقیقاً مثل اینکه می‌گویند ما امیرالمؤمنین را به جانشینی پیامبر قبول نداریم و شخص دیگری را قبول داریم؛ قبول داشتن یا نداشتن این اشخاص دلیل بر باطل بودن حق نیست!، آنهم حقی به این روشنی و آشکاری؛ عده‌ایی هستند محکم به راه و روش پدرانشان چسبیده‌اند و نه تنها اهل تحقیق و جستجوی حقیقت نیستند بلکه جز عقیده و فکر خودشان و پدرانشان ، هیچ چیز دیگری برایشان مهم نیست ! و جالب اینکه مابقی را باطل می‌دانند و هیچ گوش شنوایی ندارند و تنها روشنی و چراغ راهشان همان عقیده و روش پدرشان بوده و در مورد آن حتی یک کتاب معتبر هم نخوانده‌اند؛ ای کاش می‌شد که برای تعصب کور و جهل مرکب هم دارویی اختراع می‌شد. 

«... مهمترین چیزی که باعث تفرقه شده است، موضوع خلافت و وصایت بلافصل و نایب خاص بودن بعد از رسول اکرم صل‌الله‌علیه‌وآله است که شیعه آن را حق علی علیه‌السلام پسر عم و داماد پیامبر می‌دانند و پیروان مکتب خلفا ( اهل تسنن ) آن را رد می‌کنند؛ زیرا برای هیچکدام از اصول و مبانی دینی در اسلام ، مثل خلافت شمشیر کشیده نشده است، بنابراین مسئله‌ی خلافت بزرگترین اسباب این اختلاف است؛ پس اگر هر کدام از دو طایفه، با نظر تحقیق ، نه با نظر خشم و دشمنی، در ادله‌ی یکدیگر نظر می‌افکندند ، حق آشکار می‌شد و صبح حقیقت برای کسانی که چشم حقیقت‌بین داشتند روشن می‌شد... متأسفانه این دو دسته در شناخت ماهیت یکدیگر به اشتباه افتاده‌اند ، تنها چیزی که مورد مطالعه آنان قرار می‌گیرد نوشته‌های بعضی از مستشرقین مغرض و تفرقه انداز ، و یا گفته‌ها و نوشته‌هایی است که بیشتر حمله به طرف مقابل را دربر دارد بی‌آنکه منطق، عقل، واقعیت و تاریخ آن را تصدیق کند ...» ( فصل دوم )

الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

حبیب سهرابی

بیجار گروس

۲۶ تیر ۱۴۰۱

@habib.sohrabi_bijar

www.habibsohrabi.blog.ir

http://habibsohrabi.blog.ir/post/188