کتاب با من به شهر نو بیایید جلد دوم
نام کتاب: با من به شهر نو بیایید جلد دوم
نویسنده : هدایت الله حکیم الهی
نوبت و تاریخ چاپ: چاپ سوم ۱۳۲۷ ( چاپ افست)
ناشر : شرکت سهامی چاپ
تعداد صفحات: ۲۱۸ صفحه.
اندازهی صفحات: -
عکس: دارد
شابک: ندارد
* تاریخ ورود به کتابخانهی شخصی: چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ ، سایت ایسام ، ۲۲۵ ه.ت
* تاریخ مطالعه: ۳۰ مرداد ۱۴۰۴
* معرفی و بررسی:
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ( گاهی در نوشتن انقلابِ اسلامی شک داشتم اما با خواندن این کتاب به نظرم رسید حتماً این انقلاب میبایست اسلامی باشد نه چیز دیگر) ، در پایتخت ایران شاهنشاهی، شهری یا شهرکی بوده با نام شهر نو.
این شهرک محل زندگی فاحشهها بوده و زنان و دختران و حتی پسران برای تن فروشی ، ساکن این شهر میشدند. البته مشروبات الکلی و تریاک و انواع مریضیهای پوستی و جنسی هم جزو اصلی این شهر بوده است.
نویسندهی کتاب، خاطرات و دیدههای خود از این شهر را نوشته و به چاپ رسانده که در زمان خودش نوعی انقلاب بوده است. سالهای ۱۳۲۵.
این کتاب شامل زندگی آدمهای مختلفی است اما دردآور و سختترین قسمت مربوط به کودکانی است که به اجبار محیط و اجتماع ، مجبور به تنفروشی در آنجا میشدند چون جای دیگری برای رفتن نداشتهاند یا کسی نبود که از آنها مواظبت کند.
البته این فساد در همه جای جامعه رواج داشته . برایم عجیب است که عدهای آن دوران را دوران طلایی مینامند! .
بعد از انقلاب ، شهر نو به کلی ویران شد و فکر کنم تبدیل به بوستان شد و بیشتر زنان آن هم به کمک انقلابیون یا ازدواج کردند یا مورد حمایت مالی قرار گرفتند.
قسمتی از این جلد دوم که برایم لذت داشت و گفتم خدایا شکرت ، مربوط به نجات پروین دختر خورشید از شهر نو بود. اگر پروین الان زنده باشد که بعید است حدود ۹۰ سالی دارد؛ خدا او و مادرش و بانیانی که باعث شدند از شهر نو نجات یابد (بخصوص نویسندهی کتاب خدابیامرز هدایتالله حکیم الهی ) را مورد آمرزش قرار دهد. آمین
الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
حبېب سہرابی
بیجار گروس
۳۰ مرداد ۱۴۰۴
* ھرگونہ استفادہ از مطالب این نوشته ، فقط با ذکر صلوات حلال است.
www.habibsohrabi.blog.ir
http://habibsohrabi.blog.ir/post/278