نام کتاب: جنایتی که کرمان را تکان داد ( به همراه ۲۴ مقاله برگزیده مؤلف؛ چاپ شده در مجلات خارج کشور )
نویسنده: احمد پاکزاد
تاریخ چاپ: چاپ اول،تهران، ۱۳۹۲
انتشارات مهراندیش ( تهران، خ محمدگل نبی، خ زمرد( ناطق نوری) ، کوچه رامین، پلاک۲ ،واحد ۲ ؛ تلفن: ۲۲۸۸۱۱۳۵ - ۲۲۸۸۱۳۳۵ ؛ mehrandish@gmail.com )
تعداد صفحات: ۲۲۸ صفحه
شابک: ۹۷۸۹۶۴۶۷۹۹۸۶۸ | ISBN 9789646799868
* تاریخ ورود به کتابخانه شخصی : -تاریخ خرید: ۱۳۹۷/۰۲/۱۸ ، خرید از سایت اینترنتی « شهر کتاب آنلاین » ( www.shop.bookcity.org ) - تاریخ تحویل : ۱۳۹۷/۰۲/۲۲
* معرفی و بررسی:
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
این کتاب شامل یک داستان یا بهتر بگویم شامل یک خاطره از نویسندهی کتاب در سالهای حضورش در شهر کرمان است که در خصوص جنایت و قتلی است که توسط یکی از کارمندان ساواک صورت گرفته است. نویسنده در حال حاضر مقیم کشور امریکاست.
کُلّ داستان در حدود ۵۰ صفحه است و مابقی کتاب ( در حدود ۱۸۰ ص ) شامل مقالههای نویسنده است که در مجلات فارسی زبان خارج از کشور به چاپ رسیده است و بیشتر آنها نیز در حمایت و دفاع از دکتر مصدق میباشد. اگرچه این مقالات هم تا حدودی مناسب است( به جز مواردی خاص ) اما بهتر بود به جای این مقالات ، خاطرات دیگری از نویسنده بیان میشد تا هم ارج و منزلت کتاب بالا میرفت و این خاطرات کاری نویسنده از آن سالهای ایران و کرمان به یادگار باقی میماند.
نویسنده در زمان دکتر مصدق، دانشجوی دانشکدهی حقوق دانشگاه تهران بوده است (ص۱۷۸) . نخست وزیری مصدق از اردیبهشت ۱۳۳۰ تا مرداد ۱۳۳۲ بوده است که با کودتا از نخست وزیری برکنار شد.(ص۱۸۴)
داستان کتاب مربوط به سال ۱۳۳۴ شمسی است.
نویسنده در مقالاتش ، به خاطرهی سفرش به ایران اشارهای دارد که جالب توجه و دقت است. همچنین در مقالاتش به برخی مسائل اشاره دارد که برای نسل جوان و بهویژه ماهوارهایها مناسب است از جمله ماجرای « هخا » ، همان کسی که قرار بود با ۵۰ هواپیما به ایران بیاید و حکومت را سرنگون کند! این ماجرا ، من را یاد خاطرهای انداخت: فردی را میشناسم که همینک به لطف سهمیه ، کارمند دولت است؛ در آن سالهایی که قرار بود هخا و ولیعهد به ایران و تهران بیایند ، این فرد هم به تهران رفته بود حالا برای استقبال یا فقط دیدن ماجرا از نزدیک، الله العالِم؛ در خیابان ، گوشی موبایل این فرد را موتورسواری از دستش قاپ زده و دزدیده بودند. جالب اینجا که این فرد سهمیهدار جمهوریاسلامی و در حال حاضر کارمند حکومت اسلامی، کلی عکس شاه و ولیعهد و فرح در موبایلش داشت که آنروزها باعث تعجب من و این روزها هم استخدامش باعث تعجبم است، حساب کن شاهدوست سهمیه بگیر جمهوریاسلامی!
* نکات چاپی کتاب:
۱. در خاطرهی تعریف شده که متن اصلی کتاب میباشد، نبود علامت گذاری بهخصوص ویرگول ، خواندن را کمی سخت میکند و نیاز به دقت دارد.
۲. شعر صفحات ۵۲ و ۱۱۶ ، کلمه « کَی » درست است:
ای زبردست زیردست آزار
گرم تا کی بماند این بازار
به چهکار آیدت جهان داری
مردنت بِهْ که مردمآزاری (سعدی)
که به اشتباه در کتاب « کِی » نوشته شده است.
فکر کنم انتشارات مهراندیش ، نوشتههای ایرانیان خارج از کشور را چاپ میکند که از این پس باید در خرید کتابهای این انتشاراتی دقت کنم!
* مطالعهی اول : جمعه ۹۷/۰۳/۱۱ (۱۸:۳۴) -شنبه ۹۷/۰۳/۲۶ (۲۳:۳۲)
حبیب سهرابی
بیجار گروس
۱۳۹۷/۰۳/۲۷