بِـسْـــــمِـ اللّٰهِ الرَّحْــمَٰنِ الرَّحِیـــمِـ
داستان آشنایی با دختر خانمے با نیم میلیارد تومن درآمد ماھانہ😳
ⵘ
- ۰ نظر
- ۲۹ مهر ۰۲ ، ۱۶:۵۸
بِـسْـــــمِـ اللّٰهِ الرَّحْــمَٰنِ الرَّحِیـــمِـ
داستان آشنایی با دختر خانمے با نیم میلیارد تومن درآمد ماھانہ😳
ⵘ
به نام خدا
شنیدم مفتخوری در تهران گفته: اینهایی که ماسک و وسایل بهداشتی را احتکار میکنند و با چند برابر قیمت به مردم میفروشند، این پولها چطور از گلویشان پایین میرود؟!.
متعجب شدم از این حرف! . میخواستم به ایشان و همفکران و همپیالهایهای ایشان بگویم : بین جماعت شما و این جماعت محتکر ماسک تفاوتی نیست !!!؟ همانطور که شما شغل دولتی ، استخدام فرزندان و اقوام و سفارششدهها ، و مشاغل و مناصب و مزایای حکومتی را به صورت مادامالعمر و نسل به نسل در بین خود احتکار کردهاید و پولش هم راحت از حلقومتان پایین میرود این پولها هم راحت از حلقوم این افراد پایین میرود. شما که عیب این افراد را میبینید چطور عیب خود را نمیبینید؟!!!. دیگه دیگ به دیگ که نباید بگه روت سیاه!
همانطور که شما به هر بهانهایی و به صورت غیرمنطقی حقوق اقوام و فرزندانتان را بالا میبرید کاملا طبیعی است که این افراد هم قیمتها را به هر بهانهای بالا ببرند!. ای کاش به جای اینکه حقوق اقوام و فرزندانتان را زیاد میکردید قیمتها را کاهش میدادید تا همهی مردم به یک اندازه از زندگی لذت ببرند! ، همین احتکار ماسک و دستکش و الکل و سردرآوردن آن در بازار سیاه نشان داد که همه چیز دست خود شماست و اگر بخواهید میتوانید قیمتها را ثابت و حتی کاهش دهید! شاید بپرسید : با کدام سند این حرف را میزنی؟ میگویم : چطور محصولات کارخانههایی که میگویید چند شیفت مشغول کارند در هیچ کجا یافت نمیشود و سر از بازار سیاه درآورده؟! مگه دست شما نبود پس آنجا چکار میکند؟! پس همهچیز دست خود شماست و تمام گرانیها هم زیر سر خود شماست!.
حالا باید پرسید چرا به جای کاهش قیمتها، حقوقها را افزایش میدهید تا همیشه! و به صورت ابدی ، عدهایی در رنج و عذاب و مخارج عادی زندگی گرفتار باشند و عدهایی سرخوش از افزایش حقوق ؟! آیا این کار حفظ فاصلهی طبقاتی به صورت عمدی نیست؟!!!
چه خوش گفتهاند: زمستان میره و روسیاهی به ذغال میمونه.
لعنة الله علی الظالمین
حبیب سهرابی
بیجار گروس
۳:۴۵ بامداد
۹۸/۱۲/۱۴
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
تلویزیون را که باز میکنم ، رئیس دولت ، جناب آقای روحانی ، نگران کارمندان دولت هستند: قیمت ها افزایش یافته و کارمندان حقوقشان ثابت است! ؛ جناب نوبخت، خبر از افزایش حقوق کارمندان دولت میدهد ؛ رییس قوهی قضائیه ، حضرت آیتا... آملی لاریجانی هم نگران وضعیت زندگی کارمندان هستند!... . آخه شما سهمیهدارهای مفتخور نمیفهمید کارمندان دولتی، که حقوقشان برای خود و همسرشان ،مادامالعمر است، بیمه و دفترچه و موقعیت و شخصیت اجتماعیاشان مادامالعمر است چه نیازی به این همه دلواپسی دارند؟!
جالب اینجاست که کارگران شرکتی و قراردادی به حال خودشان رها شدهاند و تا جیغ نکشند کسی به فکرشان نیست. حالا فکر کنید به حال و وضع کارگران روزمزد و فصلی و بیکاران دست فروش و بیکاری مثل من.
امروز دوشنبه دوازدهم آذرماه سال نودوهفت برای دومین بار به داروخانهی بیمارستان دولتی بیجار مراجعه کردم. فرمودند که با بیمهی سلامت قرارداد نداریم و مقصر هم بیمه سلامت است که قرارداد نمیبندد... ! بنابراین هیچ داروخانهای در شهر بیجار با بیمه سلامت قرارداد ندارد! حالا فکر کنید به وضعیت آن بدبختی که تنها دفترچهی بیمه سلامت دارد و گرفتار درد و مرض هم هست و باید دارویش را آزاد بخرد ، تازه آن هم نه به قیمت جهانی بلکه به لطف دولت مفتضحهی حسن روحانی به چند برابر قیمت واقعی!... .
فقط قصد سؤال دارم :اگر انقلاب ایران ،مردمی بوده و حکومت، جمهوریست پس چرا بقیه به حال خود رها شدهاند و فقط عدهای سهمیهای و گروه خاص از فواید آن استفاده میکنند؟ این چه جور انقلاب عمومیست که مزایایش خصوصیست؟!!!
چرا حقوق مادامالعمر، درمان رایگان ، امکانات و مزایای حکومتی و دولتی و هر چیز خوب ، فقط حق عدهایی خاص است؟!!!
چرا هزینههای دولت را همهی مردم میپردازند اما لذتهایش فقط مخصوص عدهای نظرکرده است؟.
لَعْنَةُ اللّٰهِ عَلَى الظَّالِمِینَ
حبیب سهرابی
بیجارگروس
۹۷/۰۹/۱۲
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
* چرا این بخشنامه صادر شد؟
* ماجرا از کجا شروع شد؟
به گزارش روز سهشنبه ایرنا، این بخشنامه سیزده آبان امسال به باشگاههای کوهنوردی ابلاغ شده است و در آن آمده است: «... گزارشهای متعدد اهالی محترم روستاهای منتهی به مناطق کوهنوردی و درخواستها و شکوائیههای همسران بانوان متأهل و خانوادههای خانمهای مجرد ، مبنی بر گسترش روزافزون فعالیتهای به اصطلاح ورزشی با عناوین تورهای طبیعت گردی، کوه پیمایی و ... به صورت مختلط که با برنامههای هدفمند یا کسب درآمد نامشروع ، نسبت به ترویج بیبند و باری اخلاقی، کشف حجاب بانوان و رواج بی حیایی و بی قیدی و ... صورت می گیرد، منجر به ارتباطات غیراخلاقی و نامشروع مردان و زنان گردیده و فرهنگ و ریشه اصیل ایران، اسلامی و بنیان خانواده ها را هدف قرار داده است.»
در بند دوم این بخشنامه اعلام شده: «در جهت رعایت ماده هزار و صد و پنج قانون مدنی و نیز فتاوای علمای دین، برای صیانت از بنیان و اساس خانواده ها، اجازه همسر برای شرکت خانم های متاهل و اجازه ولی قهری برای خانم های مجرد و نوجوانان تا سن بیست سال الزامی است.»
* نتیجه اینکه :
🔹فقط چهار دسته از صدور این بخشنامه ناراحت شده و میشوند: افرادی که به اصول خانواده، بیقید هستند ؛ خانمهایی که برای همسرشان ارزش اجتماعی قائل نیستند؛ مردان و زنان فاسدی که با این بخشنامه ، کیفشان ناکوک میشود ؛ افرادی که با این بخشنامه ، تیرشان برای ویران و ناپاک کردن خانوادهی ایرانی به سنگ میخورد!
🔹صدور این بخشنامه به معنای توهین و تحقیر بانوان نبوده بلکه برخی خانمهای بیاخلاق و کم ظرفیت ، عامل اصلی برای صدور این بخشنامه بودهاند! تا حرمت بانوان ورزشکار حفظ شود.
🔹این بخشنامه برای مجزا نمودن بانوان ورزشکار از خانمهای هرزه و ولگردیست که از جهان فقط لذات جنیستی را میفهمند!
🔹این بخشنامه برای احترام به بنیان خانه و خانواده و حقوق پدر و مادر بر فرزند و حقوق همسرها بر یگدیگر صادر شده است!
🔹این بخشنامه برای احترام به ورزش و ورزشکار و محیط ورزشی صادر شده و باید ورزشکاران - الخصوص بانوان ورزشکار - از این بخشنامه حمایت نمایند وگرنه در جرم و گناه ورزشکارنماها شریکند! چرا که «سکوت» در مقابل ظلم و گناه به معنای شراکت در آن ظلم و گناه است.
* و اما تأسف؛ تأسف از اینکه چرا در حکومت اسلامی ، تاکنون این قانون مدنی اجرا نشده است ؟
تأسف از اینکه چرا مسئولین مربوطه به جای تأیید و تأکید بر این بخشنامه و دفاع از آن، درصدد تکذیب و تخریب آن برآمدهاند در حالیکه از بیتالمال مسلمین حقوق میگیرند اما برای جامعهی مسلمین دل نمیسوزانند!؟
تأسف از اینکه مسئولینِ حکومت منتسب به اسلام، از اجرای احکام اسلام ناتوان و هراسان هستند!
** منظور از این نوشته توهین به بانوان خراسان رضوی نیست.
حبیب سهرابی
بیجار گروس
۲۴ آبانماه ۱۳۹۷
الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ و لَعْنَةُ اللّٰهِ عَلَى الظَّالِمِینَ
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
برخی دنیا را انتهای آمال و آرزوها قرار دادهاند و نمیدانند که دیر یا زود عازم جهان دیگر خواهیم شد و باید پاسخگوی اعمال و ظلم و اذّیت و رنجهایی که به دیگران خصوصا ًهمسر وارد کردهایم ، باشیم، گرچه سنتهای الهی در همین دنیا هم تلافی میکند و تقاص بدی را پس خواهیم داد و کائنات در قبال ناجوانمردی ساکت نیست : « .... کسی را امروز له میکنی و دو گام جلوتر له میشوی ، این قانون الهی است.... » .
برخی زندگی زناشویی را با میدان نبرد و دشمنی و سوءاستفاده اشتباه گرفتهاند، چون مهارتهای زندگی و حلمسأله را یاد نگرفتهایم و صبوری و تحمل و تلاش برای حفظ زندگی بیارزش شده است... .
کاش یاد میگرفتیم "باهم بسازیم" .
با «سازش و صبوری و عشق» میتوان زندگی شیرینی را رقم زد. دلِ خوش برتر از پول و لذات زودگذر است....
آقایان و خانمهای متأهل، با احترام به همدیگر ، نشکستن غرور و حرمت همدیگر ، حفظ آبرو و رازهای همدیگر و رعایت مسائل اخلاقی مراقب زندگی مشترک باشیم ؛ شگفتا! از رواج برخی موارد نابودکنندهی زندگی ...خیالاتی که مرگ یا " هادم اللذات" همه را بیسرانجام میگذارد و فقط افسوس و ننگ میماند و وزر و وبال آخرت ....
محبت کنید، ببخشید ، کینهورز نباشید، قدردان باشید، دلِ شریک زندگیتان را گرم و برای حفظ کانون گرم خانه تلاش کنید، ضرر نمیکنید.
خانمها با « مردهای دیگر » خصوصاً دوست شوهرتون درددل نکنید! از قدیم گفتن:« دوستِ مرد ،دزد زنه و دوستِ زن دزد مرده»، لابد یه چیزایی دیده بودن که گفتن! . به همین اخبار روزنامهها دقت کنید که خیانتها درهمین ارتباطات با دوست نزدیکِ مرد یا زن رخ داده و آخرِ کار به قتل حداقل یکی از سه طرف کشیده شده... به مردان نامحرم هرقدر ظاهرالصلاح و بامحبت و دلسوز اعتماد نکنید اینها گرگند در لباس انسان.
لازم نیست با همکاران مرد، از فاصلهی «یک وجب» و «چشم تو چشم» ، سلام و احوالپرسی و قربانصدقه کنید. همکار فقط هم کارمان است نه بیشتر! ؛ لازم نیست جملهی « قربان شما » را بگویید! ؛ قربان شما مخفف جملهی « من قربان شما بشوم» است ! ، ببخشید ! چرا شما باید قربان یک مرد نامحرم بشوید؟! شاید بگویید : این فقط یه خوش و بش است بدون توجه به معنی آن!؛ ببخشید ! شما از کجا مطمئنید که طرف مقابل هم ،همین برداشت را دارد؟!... (بگذریم که بعضیها همین قربان شما را خیلی غلیظ و بلند هم میگویند!)
هر کسی جایگاهی دارد ؛ با دیگران در اندازهی جایگاهشان معاشرت کنیم. «گرم گرفتن» با نامحرم نشانهی آداب معاشرت نیست! بلکه نشانهی شخصیت شماست!... .
بیایید دشمن اخلاق و خانواده و خودمان نباشیم!.
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد
* منبع: سایت اینترنتی « خبر آنلاین» با کمی خلاصه و اضافه.
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
بعضی دردها هست که میخواهی کمکم فراموشش کنی به این امیّد که دیگر در آینده تکرار نشوند اما با شنیدن یا دیدن و یا فهمیدن یک مطلبی، دوباره دردها سر باز میکنند...
یکی دو شب پیش بود که از خبر شبکهی سه شنیدم که یک جوان معلول ترکیهای ، کتابهایی را که مردم، داخل زباله و آشغالی انداختهاند را جمعآوری میکند و بعد از تمیز کردن و ضدعفونی کردن برای فروش در معرض دید عموم قرار میدهد و کارش به مرحلهای رسیده است که قصد دارد برای جاهایی که کتابخانه ندارند، کتابخانه تشکیل بدهد... وقتی این خبر را شنیدم تأسف خوردم ( میفهمی تأسف یعنی چه؟ ) ، تأسف خوردم که در همین شهر بیجار ، به دستور ریاست کتابخانههای عمومی شهرستان! ، کتابهای موجود در انبار کتابخانههای عمومی را ، خمیر میکنند! ... کتابهایی که با پول بیتالمال مسلمین تهیه شده، کتابهایی که سرمایهی شهر و نسلهای آینده هستند(یا درست اینکه بودند).
حالا میفهمید چرا باید از ترکیه ، کود انسانی وارد کنیم؟
تفاوت یک جوان معلول و معمولی ترکیهای را با یک جوان مسئول و کتابدار نمونهی ایرانی احساس میکنید؟
یه کم (ببین یه «کم»)، به کار اون جوان ترکیهای و کار کتابخانههای عمومی شهر بیجار فکر کن، ببین حالت گریه و غم بهت دست نمیده!
واقعا آن جوان ترکیهای نمیفهمد که با خمیر کردن کتابها ، زودتر به سود میرسد تا با انبار کردن و فروش جلد به جلد کتابها؟ آن جوان عادی ترکیهای چه چیزی میفهمد که یک رئیس کتابخانهی عمومی در ایران آنرا نمیفهمد؟!
جدی حالا فهمیدید چرا « کود انسانی ترکیه» با ارزش است؟ کشوری که یک فرد معمولی در آن از یک رئیس در ایران ، بیشتر میفهمد!
حبیب سهرابی
بیجار گروس
۹۷/۰۱/۱۴