چرا کود انسانی ترکیه با ارزش است!
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
بعضی دردها هست که میخواهی کمکم فراموشش کنی به این امیّد که دیگر در آینده تکرار نشوند اما با شنیدن یا دیدن و یا فهمیدن یک مطلبی، دوباره دردها سر باز میکنند...
یکی دو شب پیش بود که از خبر شبکهی سه شنیدم که یک جوان معلول ترکیهای ، کتابهایی را که مردم، داخل زباله و آشغالی انداختهاند را جمعآوری میکند و بعد از تمیز کردن و ضدعفونی کردن برای فروش در معرض دید عموم قرار میدهد و کارش به مرحلهای رسیده است که قصد دارد برای جاهایی که کتابخانه ندارند، کتابخانه تشکیل بدهد... وقتی این خبر را شنیدم تأسف خوردم ( میفهمی تأسف یعنی چه؟ ) ، تأسف خوردم که در همین شهر بیجار ، به دستور ریاست کتابخانههای عمومی شهرستان! ، کتابهای موجود در انبار کتابخانههای عمومی را ، خمیر میکنند! ... کتابهایی که با پول بیتالمال مسلمین تهیه شده، کتابهایی که سرمایهی شهر و نسلهای آینده هستند(یا درست اینکه بودند).
حالا میفهمید چرا باید از ترکیه ، کود انسانی وارد کنیم؟
تفاوت یک جوان معلول و معمولی ترکیهای را با یک جوان مسئول و کتابدار نمونهی ایرانی احساس میکنید؟
یه کم (ببین یه «کم»)، به کار اون جوان ترکیهای و کار کتابخانههای عمومی شهر بیجار فکر کن، ببین حالت گریه و غم بهت دست نمیده!
واقعا آن جوان ترکیهای نمیفهمد که با خمیر کردن کتابها ، زودتر به سود میرسد تا با انبار کردن و فروش جلد به جلد کتابها؟ آن جوان عادی ترکیهای چه چیزی میفهمد که یک رئیس کتابخانهی عمومی در ایران آنرا نمیفهمد؟!
جدی حالا فهمیدید چرا « کود انسانی ترکیه» با ارزش است؟ کشوری که یک فرد معمولی در آن از یک رئیس در ایران ، بیشتر میفهمد!
حبیب سهرابی
بیجار گروس
۹۷/۰۱/۱۴