🔏ڪٺابخانه‌ی خصوصےحبٻب سهرابـے

استفاده از مطالب وبلاگ فقط با ذکر صلوات حلال است

🔏ڪٺابخانه‌ی خصوصےحبٻب سهرابـے

استفاده از مطالب وبلاگ فقط با ذکر صلوات حلال است

🔏ڪٺابخانه‌ی خصوصےحبٻب سهرابـے

« بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ »
‹« اَللَّهُمَّ صَلِّ‌عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ‌مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ »›

🚨 هرگونه استفاده از مطالب این وبلاگ به شرط ذکر صلوات حلال است.

* برای دیدن تصاویر با کیفیت بهتر ، بر روی آن‌ها کلیک/لمس کنید و در ادامه دریافت نمایید.

* اندازه‌ی کتاب ( عدد بزرگ : طول کتاب ؛ عدد کوچک: عرض کتاب ):
رقعی ۱۴/۸ × ۲۱
وزیری ۱۶/۵ × ۲۳/۵
پالتویی کوچک ۱۰ × ۱۹
پالتویی بزرگ ۱۱/۵ × ۲۲
جیبی ۱۱ × ۱۵
نیم جیبی ۸ × ۱۱/۵
جیبی رقعی ۱۴ × ۱۰/۵
رحلی ۲۱ × ۲۸
رحلی سلطانی ۲۴ × ۳۳
خشتی بزرگ ۲۲ × ۲۲
خشتی کوچک ۱۹ × ۱۹

*** اصل ۲۳ قانون اساسی:
تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ‌کس را نمی‌توان به صرف داشتن عقیده‌ای مورد تعرض و موُاخذه قرار دارد.
_______«»_______

--------------------------
اَللَّهُمَّ صَلِّ‌عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ‌مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ

حرف‌های مهم
طبقه بندی موضوعی
نوشته‌های قبلی
آخرین نظرات
  • ۱۴ فروردين ۰۳، ۰۰:۳۰ - hassan
    good
پیوندهای مفید و لازم

آزمایشگاه مرکزی شهرستان بیجار

شنبه, ۶ شهریور ۱۴۰۰، ۰۲:۰۹ ب.ظ
به نام خدا
بنا به تشخیص پزشک خانواده‌ام (یا همون بیمه‌ی سلامت) به آزمایشگاه مرکزی شهرستان بیجار که آزمایشگاه دولتی هستش مراجعه کردم.

این آزمایشگاه، ارزانترین آزمایشگاه در شهرستان بیجار است البته تا آنجایی که من میدانم. برای اینکه تو این آزمایشگاه، زود نوبتت بشه باید قبل از طلوع آفتاب بیای و نوبت بگیری. حوالی ساعت ۵ونیم بیدار شدم و بعد از انجام دادن کارهای شخصی، راه افتادم و حوالی ساعت ۶ونیم رسیدم جلوی آزمایشگاه.
این آزمایشگاه در پشت بیمارستان قدیمی بیجار قرار دارد و شماره تماس آن هم 08738223004 می‌باشد.
این بیمارستان در زمان جنگ محل مداوا و بستری کردن مجروحان جنگی هم بوده که درست روبروی بیمارستان (که الان قسمتی از پارک محسوب می‌شود) برای نشستن هلیکوپتر، یک باند فرود به رنگ سفید، ساخته بودند تا مجروحین جنگی را بتوانند با هلیکوپتر به این بیمارستان منتقل کنند ، این باند را یادم هست. بعد از ساختن بیمارستان جدید، این بیمارستان از رونق افتاد و الان حیات خلوت شبکه بهداشت و درمان است.

قبل از من سه‌چهار نفر دیگر هم آنجا بودند. مردی که آنطرف خیابان ، روی پله‌ی ساختمانی نشسته بود گفت: دفترچه داری؟ گفتم بله، گفت بذار روی آن دفترچه‌ها و سنگ را هم رویش بذار.
باید صبر کنیم تا ساعت ۸ که کارمندان آزمایشگاه تشریف بیاورند. یعنی سری قبل که در دولت حسن روحانی آمدم تا ساعت ۸ طول کشید که آمدند.

چون حوصله‌ی ایستادن تا ساعت ۸ را نداشتم آمدم در پارک جلوی بیمارستان و روی نیمکتی نشستم .

 

از همین جایی که نشسته‌ام، بقایای چهار درخت تنومند و قدیمی که آنها را قطع کرده‌اند مشخص است، بامزه اینکه این درخت‌ها و این پارک، درست روبروی منابع طبیعی قرار دارد.

عکس درختان قطع شده پارک ۱۵ خرداد بیجار
 شاید دو هفته‌ی پیش بود که درختی را که جلوی کلانتری در چهار راه پست قرار داشت قطع کردند!. البته شاید برای اینکار دلیل علمی و قانونی داشته‌اند مثل خشک شدن ولی حالا چرا و به چه دلیل این درختان خشک شده‌اند را خدا بهتر می‌داند چون اگر منابع طبیعی و مراجع ذیصلاح می‌دانستند که خشک نمی‌شدند!.
در وسط پارک ، مزار سه شهید گمنام قرار دارد ، که قبلا (در حدود ۲۰ سال پیش یا بیشتر)  یک استخر بزرگ قرار داشت البته شاید سازندگانش ، نیت حوض داشته‌اند ولی شبیه استخر بود که بعدها، شهرداری بیجار یک آبشار سنگی در آن قرار داد که عکسی از آن به یادگار گرفته‌ام.
عکس وسط پارک ۱۵ خرداد
و اما اینجا هم محل بازی بچه‌ها هستش که البته سالهای دور هم ، خودم اینجا بازی کرده‌ام البته نه خیلی زیاد بلکه به صورت گذری در سالهای ابتدایی. آنموقع زمینش سنگریزه‌ای بود و یکی دو وسیله‌ی دیگر هم داشت برای بارفیکس که آنها را برداشتند و بجای سرسره‌های قدیمی هم این سرسره‌ها را گذاشتند.

محل بازی بچه ها در پارک ۱۵ خرداد بیجار

ساعت ۷ و ربع به آزمایشگاه زنگ زدم و آقایی که جواب داد گفت که ساعت ۷ و نیم شروع به کار می‌کنند!!!. خودم را رساندم .
مسئول پذیرش، همان خانم قد کوتاه و نیمه تُپل دفعه‌ی قبل بود. اول صدایم کرد و شماره تلفنم را پرسید و پایین برگه نوشت و گفت منتظر باش تا صدایت بزنم . بعد از حدود نیم ساعت ، صدایم زد و کارتم را گرفت و مبلغ ۱۵۵۰۰ تومان را کارت کشید.( کارت کشیدن= کشیدن کارت بانکی در محل مشخص از کارتخوان و سپس وارد کردن عددی برای مقدار پول و سپس وارد کردن عددی بعنوان رمز کارت تا پول از حساب شما به حساب دیگری منتقل شود را کارت کشیدن می‌گویند).

هزینه‌ی این آزمایش در آزمایشگاه فاضل در چهار راه پست، حدود ۱۶۰ هزارتومان است، یعنی پنجشنبه رفتم و پرسیدم که خانمی که آنجا بود بعد از نگاه کردن در کامپیوتر، این عدد را گفت!.


همون خانمی که اسمها را می‌خواند به اون آقای اول صبح که حالا مشخص شد پیرمردی است، گفت که چند تا از آزمایش‌هایش را اینجا ندارند! ولی مابقی را برایش انجام می‌دهند و آنها را می‌تواند در آزمایشگاه دیگری انجام دهد ، بنده‌ی خدا دفترچه‌اش را گرفت و رفت! ، بامزه نیست ؟! از قبل از طلوع آفتاب جلوی در آزمایشگاه علاف بشی و آخر هم معلوم بشه که کارت باید نصفه انجام بشه!

محل خونگیری و سالن انتظار آزمایشگاه

بعداز این مرحله، باید منتظر خون‌گیرها می‌ماندیم. رفتم و از همین خانم پرسیدم که کی خونگیرها می‌آیند که گفت اصلأ از اینکه کی خونگیرها می‌آیند اطلاعی ندارد!.
 قبل از من یک مرد لاغر با دختر لاغرش ایستاده بودند تا خون بدهند. من رفتم و در اتاق آقایان نشستم ، همین مرد لاغر آمد و گفت که نوبت من نیست و نوبت آن خانمه ... فکر کنم بار اولش بود که اینجا آمده بود و بعد فهمید که اتاقی که من نشسته‌ام محل خونگیری آقایان است. مرد بامزه‌ای بود، گاهی با تکان دادن سرش به چپ و راست و گله از دیر آمدن خونگیرها، می‌خواست خودش را منتقد نشان دهد! نمی‌دانم کارمند کدام اداره بود.
بگذریم، خون‌گیر آمد، دختری لاغر و تقریبا هم‌قد خودم بود. اول گفت برگه‌اتو بذار اینجا و برو بیرون.گفتم چشم. بعد از حدود پنج دقیقه صدایم زد و ... .
ساعت ۸ کارم تمام شد ولی وجدانا ، نوبت قبلی خیلی طول کشید و خیلی شلوغ بود طوری که خسته شدم و اعصابم داغان شد. بیشتر عامل شلوغی هم ، همین کارمندان دولتی و وابستگان حکومتی هستند . این جور جاها که هزینه‌هایش پایین است باید برای افراد مستمند و کسانی مثل من که نه درآمد و نه بیمه‌ی درست و حسابی دارند ، برای روستایی‌ها ، افراد بیکار و کم درآمد و بیچاره باشد نه برای کارمندان حکومتی که حقوق و انواع امتیازات را دارند! مانده‌ام که این جماعت حکومتی چرا اینقدر گرسنه‌اند!؟ چرا اینقدر مزاحم مردم هستند!؟ می‌گویند قسط و خرج و بدبختی داریم، می‌گویم کمی مصرف‌تان را کم کنید کمی کلاستان را پایین بیاورید و مثل همه‌ی مردم ساده زندگی کنید ، کمی ظلم‌تان را کم کنید تا هم قسط و هم خرج و کمی بدبختی‌تان کم شود! وقتی چهار‌چنگولی می‌خورید معلوم است که کم می‌آورید . البته این جماعت، همه چیز را متعلق به خودشان می‌دانند و آن را سهم‌الارث پدریشان به حساب می‌آورند.

حبیب سهرابی
بیجار گروس
۶ شهریور ۱۴۰۰

هرگونہ استفادہ از مطاب این وبلاگ ، فقط با ذکر صلوات حلال است (۰)

شما اولین نفر باشید و حرفی بزنید* *لب بگشای که قند فراوانم آرزوست
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی