کتاب تاریخ مسلمانان یوگسلاوی و جنگ در بوسنی و هرزگوین
نام کتاب: مروری بر تاریخ مسلمانان در یوگسلاوی و جنگ در بوسنی و هرزگووین
نویسنده: محمد جواد آسایش زارچی - رضا آقارضی درمنی
نوبت و تاریخ چاپ: اول ، تابستان ۱۳۷۶
ناشر : مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی
تعداد صفحات: ۵۲۰ صفحه.
اندازهی صفحات: وزیری
عکس: دارد(نقشه)
شابک: ندارد
* تاریخ ورود به کتابخانهی شخصی: متعلق به کتابخانه مسجد جامع شهر بیجار گروس
* تاریخ مطالعه: مطالعهی اول از شب شنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۱ تا حوالی عصر روز یکشنبه ۲ بهمن ۱۴۰۱
* معرفی و بررسی:
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
۱. در سالهای قبل از جنگ جهانی اول و عقبنشینی های امپراطوری عثمانی، در قسمت جنوبی اروپا ، در جایی که به منطقه بالکان معروف است، سه قوم صرب، کروات و اسلوونی با هم متحد شدند و حکومت یوگسلاوی را تشکیل دادند ؛ دین اکثریت این سه قوم مسیحیت بود و هموطنان خود را که مسلمان بودند از خود نمیدانستند و اقدام به قتل عام آنها میکردند. این قتل عام از خیلی سالها قبل از جنگ جهانی اول شروع شده بود و آخرین آن در دههی ۹۰ میلادی اتفاق افتاد. این کتاب در مورد آخرین کشتار و نسل کشی مسلمانان اروپاییالاصل در بوسنی و هرزگوین است؛ جایی که صربها میخواستند قلمرو خود را افزایش دهند و ترکیب جمعیتی را به نفع خود تغییر دهند ، پس به فکر حذف مسلمانان بومی افتادند.
۲. کشور کمونیستی شوروی که در مقابل آمریکا قرار داشت ، نه در یک جنگ نظامی بلکه در یک جنگ سیاسی و فرهنگی و رسانهای، مشهور به جنگ سرد ، از غرب شکست خورد و دچار فروپاشی شد، پس از آن، کشورهای وابستهی به شوروی نیز دچار فروپاشی شدند یعنی اتحاد و همبستگی خود را از دست دادند مثل یوگسلاوی، چکسلواکی؛ باید در مورد این فروپاشی ها و عوامل آن و خیلی چیزهای دیگر، فکر کرد و اندیشید.
تاریخ نوشتن کتاب ، نزدیک به سالهای است که تب استقلال و جدا شدن کشورهای کمونیستی از یکدیگر در اروپا داغ بوده است و انگار یکنوع مسابقه بین مردمان و قومیتهای کشورها وجود داشته که هر چه سریعتر از هم جدا شوند و هر کدامشان یک کشور به اسم خودشان درست کنند .
( چند وقت پیش در برلین آلمان، مخالفان جمهوری اسلامی یک گردهمایی برگزار کردند و جالب اینکه هر گروهی با پرچم خودش که قرار است جایگزین پرچم ایران شود آمده بود؛ در داخل ایران هم ، ایرانیهای ماهوارهای با چاقو و سنگ و اسلحه به جان سایر ایرانیها افتاده بودند. جالب اینکه با همین روش در سوریه و عراق ، حکومت مرکزی را ضعیف کردند و کار از دست مخالفان اولیه در رفت - یعنی کنار گذاشته شدند - و چه جنایتهایی در این کشورها انجام شد و قرار بود که این دو کشور دچار تجزیه شود و اگر حکومت ایران نبود، کار تمام شده بود.)
۳. بعد از خواندن قسمتهای از کتاب ، به خصوص از فصل پنجم به بعد، یاد کشتار مسلمانان در میانمار افتادم و آن صحنهها جلوی چشمم آمد و فکر میکردم اگر در آن دوران، دوربین فیلمبرداری بود شبیه به همان کشتار زنان و کودکان و آتش زدنشان ضبط میشد؛ یاد صحنهای افتادم که عدهای ، زنی را با کودکش آتش زده بودند و بعد از چند ثانیه ، زن کودکش را از آتش بیرون انداخت تا نسوزد و دوباره سرجایش نشست، اما مردی به دَو رفت و کودک را دوباره داخل آتش انداخت ... ؛ بعضی از جاها هم به یاد کارهای داعش میافتادم . . . ؛ لعنت خدا بر ظالمان و هر کس که در مقابل دیدن ظلم سکوت میکند.
گاهی اوقات فکر میکنم اگر این کشته شدگان با هم هماهنگ می شدند و می ریختند سر قاتلانشان، آیا نمی توانستند آنها را خلع سلاح کنند یا حداقل به این شکل و اینقدر راحت کشته نشوند، نمی دانم شاید میتوانستند به این روش تعدادی از آنها را بکشند ... ؛ شاید نبود وحدت و اینکه هر کس فکر خودش بوده عامل این کشتار بوده که البته نویسنده در جاهایی از کتاب به این خوشخیالی یا بیخیالی مسلمانان اشاره کرده است.
۴. زمان نوشتن کتاب (اواخر سال ۱۳۷۲) همزمان با جنگ در کشور بوسنی و هرزگوین است لذا هنگام خواندن کتاب ، اینطور فکر کنید که ماجرا همچنان در جریان است. جنگ از ۵ آوریل ۱۹۹۲ تا ۱۴ دسامبر ۱۹۹۵ ادامه داشته یعنی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۴. قرار بوده در این جنگ یا بهتر است بگوییم در این پاکسازی دینی و فرهنگی ، تمامی مسلمانان و آثارشان فقط به جرم مسلمان بودن از بین برود، شاید بپرسید چرا ؟ تا سرزمینی بدون ملت به وجود بیاید برای مردمی که طرز فکرشان یکدست باشد و جایگزین مسلمانان شوند مثل همان روشی که در اندلس، فلسطین، کشمیر ، میانمار و خیلی جاهای دیگر که من نمیدانم، صورت گرفته و شاید هم در آینده صورت بگیرد.
روش صربها، اذیت و آزار و کشتار مردان؛ تجاوز برنامهریزی شده و هدفدار به زنان و دختران ؛ نابودی هرگونه آثار و نشانهی مسلمانی شامل مسجد و کتابخانه و آثار تاریخی و باستانی و گورستان ها و ... بوده است . رفتار صربها به حدی وحشیانه و دور از انسانیت بوده که تا امروز هم آثار اعمالشان در بوسنی و هرزگوین وجود دارد و مسلمانان بازمانده از این جنایت را آزار میدهد.
طبق مطالب کتاب، صربها از مدتها قبل با استفاده از مطبوعات، اقدام به تحریک مردم نسبت به مسلمانان میکردند.
۵. فکر میکنم در پاکسازی دینی و فرهنگی قرار نیست که مردم یک کشور توسط کشور دیگری نابود شوند بلکه توسط همان هموطن و همشهری و همزبانهای خودشان از بین میروند؛ این را برای این نوشتم که این روزها، در ایران اتفاقات عجیبی در حال رخ دادن است: با تحریک شبکههای ماهوارهای فارسی زبان، عدهایی زن و مرد و جوان به هموطن دیگرشان - همگی اهل یک شهر و منطقه اما فقط با طرز فکر متفاوت - حمله میکنند و با سنگ و چاقو و مشت و لگد او را به قتل میرسانند، عدهایی به زن با حجاب حمله کرده و او را بیحجاب میکنند،عدهایی زن و مرد و بچه جمع میشوند در خیابان و پرچم امام حسین علیه السلام را آتش میزنند، عدهایی به مسجد حمله میکنند و آن را آتش میزنند ... ؛ میدانید بامزه کاری این عده چیست؟ آنجا که میگویند : مرگ بر دیکتاتور! ؛ ای کاش از خودشان میپرسیدند: دیکتاتوری چیست و چگونه است؟ . برایم عجیب است که چطور ممکن است عدهایی اینقدر دیکتاتور باشند اما بازهم شعار مرگ بر دیکتاتور بدهند؟!.
۶. مختصری از کتاب:
+ مسلمانان یوگسلاوی سابق با جمعیتی بالغ بر پنج میلیون نفر ... بزرگترین اقلیت مسلمان را در قاره اروپا به خود اختصاص دادهاند. در این میان آنچه که قابل ملاحظه است اینکه قومیت مسلمانان این کشور نژادی نبودند که از کشور های دیگر به این دیار کوچ کرده و این سرزمین را به عنوان موطن خود برگزیده باشند بلکه این تاثیر شریعت اسلام بود که بومیان منطقه را به خود جذب کرد بدین ترتیب این خود مزیتی برای مسلمانان کشور محسوب می گردد که با حفظ هویت ملی خود توانسته اند آن را با هویت دینی اسلام گره بزنند. القابی از قبیل « ترکشدهها ،غیر مسیحی ها ،جذامی ها، چاپلوسان و عناصر بدون ملیت » اتهام هائی بود که صرب ها در طول تاریخ به مسلمانان برای پذیرفتن آیین اسلام زدهاند .(ص۱۲۱)
+ رفتار و عملکرد جانبدارانه نیروهای سازمان ملل به نفع صرب ها و خیانت فرمانده به اصطلاح کلاه آبیهای سازمان ملل. (باید یاد بگیریم که هیچ کس به داد ما نمیرسد جز خودمان.)
+ دفاع و حمایت روسیه از صربها.
۷. در رابطه با جنگ در بوسنی و هرزگوین ، دیدن مستندهای زیر ، توصیه میشود: مستندهای « داماد بوسنی » ، «مادران سربرنیتسا»، « مارش میرا »
"زندگی در جنگ تمام شده یا نشده"
در این نسخه از کتاب که خواندم از صفحه ۳۸۵ تا ۴۰۰ وجود نداشت و به نظر میرسد که مشکل در چاپ بوده و چندین صفحهای تکراری در کتاب وجود دارد. همچنین جای عکس و تصویر در کتاب به شدت خالی است.
۸. در جنگ بوسنی و هرزگوین ، ایران کمکهایی به این کشور کرد و یک فصل از کتاب هم به این موضوع اختصاص یافته است. همچنین دو ایرانی به نامهای مجید منتظری ( حاج رسول ) و سید محمدحسین نواب در بوسنی و هرزگوین به شهادت رسیدند اما در مورد نحوهی شهادت آنها مطلبی در کتاب نیامده است! .
خاطرات عکاس ایرانی از جنگ بوسنی (صوتی) دریافت
و اما حرف آخر ، یه جاهایی از کتاب که به هتک حرمت نوامیس مسلمانان و شکنجه و آزار مسلمان فقط به جرم مسلمان بودن میرسیدم برایم آزار دهنده بود و بعضی وقتها دلم نمیخواست بقیهی کتاب را نخوانم.
لعنة اللّه علی الظالمین
حبیب سهرابی
بیجار گروس
۲ بهمن ۱۴۰۱
35°52′39″N 47°35′58″E 1873.9m
@habibsohrabi_bijar
www.habibsohrabi.blog.ir
http://habibsohrabi.blog.ir/post/226