کتاب سرگذشت من با مجاهدین خلق ۱۳۸۰-۱۳۸۷
پنجشنبه, ۱۱ آذر ۱۴۰۰، ۰۲:۰۳ ب.ظ
نام کتاب: سرگذشت من با مجاهدین خلق ۱۳۸۰-۱۳۸۷
نویسنده: پرویز درخشان
My Story with Mojahedin Khalq (RSD)
By: parviz Derkhshan
نوبت و تاریخ چاپ: چاپ اول ، پاییز ۱۳۹۰
ناشر : انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی
تعداد صفحات: ۵۰۰ صفحه.
اندازهی صفحات: وزیری
عکس: دارد
شابک: ISBN: 978-964-419-559-4
* تاریخ ورود به کتابخانهی شخصی: ۱۴۰۰/۰۶/۰۸ ، سایت پاتوق کتاب فردا ، ۷۶۰۰ ت
* تاریخ مطالعه: مطالعهی اول از حوالی صبح دوشنبه ۱۴۰۰/۰۹/۰۸ تا ظهر روز پنجشنبه ۱۴۰۰/۰۹/۱۱
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
این کتاب شامل خاطرات یکی از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق میباشد. این سازمان در ایران و در بین طرفداران انقلاب به منافقین و در کشورهای خارجی به آر.اس.دی معروف است.
نویسنده ، حوالی سال ۱۳۸۰ یعنی بعد از انقلاب و بعد از جنگ تحمیلی و حدود دو سال به پایان حکومت صدام، به عراق رفته و در کمپ اشرف عضو سازمان میشود. خاطرات، از همین دوره به بعد میباشد و سپس حمله آمریکا ، خروج از سازمان ، زندانی شدن توسط آمریکا و ... رفتن به اروپا و ... که خاطراتی جذاب است و تقریبا در مورد بیشتر مسائل مربوط به این گروهک و کمپ اشرف و همچنین خروج غیرقانونی از مرز کشورها و خیلی مطالب دیگر حرف زده و خاطراتش را نوشته است. همچنین نویسنده، به جز داستان خودش، داستان خیلیهای دیگر را نیز نوشته که به جذابیت کتاب افزوده است.
تا الان ، این کتاب یکی از جذابترین و بهترین کتابهایی است که در مورد گروهک مجاهدین که در نهایت مشخص شد که یک فرقه بوده ، خواندهام. خیلی علاقمند بودم که در مورد زندگی اعضای این سازمان و نحوهی زندگی در کمپ اشرف بدانم ؛ یکی از غمانگیزترین داستانها، زندگی رزمندگان و اسرای ایرانی است که در زمان جنگ تحمیلی به دلیل بیلیاقتی مسئولان ایرانی به اسارت درآمدند و سالها در اسارت ماندند و بعضی از آنها برای نجات از اسارت، به این سازمان پیوستند و دوباره اسیر شدند ! . در این کتاب به شخصی به اسم محمدحسین یوسفی اشاره شده که در اول جنگ اسیر میشود و بعد از ۲۹ سال اسارت ،به کشور بر میگردد.
یکی دیگر از مسائل مربوط به این گروهک، سرنوشت رهبر فرقه است یعنی همان مسعود رجوی. در پاورقی آخرین صفحهی این خاطرات آمده که:« مسعود رجوی به همراه ۳۲ نفر از همراهانش در زمستان سال ۱۳۸۹ از کشور اردن به جزیرهی ایسلند واقع در اروپا منتقل گردید». اینکه الان این شخص کجاست شاید چندان مهم نباشد بلکه مهم این است که نیروهای امنیتی ایران چرا برای دستگیری چنین شخص کوتوله و کوچکی که دستش به خون هزاران انسان آلوده است اقدامی نکردهاند!؟ شاید همچون این سالهای پرخطر! مشغول افزایش حقوق بودهاند و صد البته که شاید به مصلحت نبوده!!! . یادم است در یک مستند وطنی دیدم که اینطور به بیننده القا میشد که احتمالاً مسعود در موشکبارانی که به انتقام شهادت سپهبد صیاد شیرازی، بر روی کمپ اشرف انجام شده کشته شده اما جالب اینکه نویسندهی این خاطرات، چند سال بعد و چندبار ، مسعود را در مراسمات سازمان دیده است! .
دستگیر نکردن مسعود رجوی دلایل سیاسی دارد تا مردم سرگرم باشند مثل پیگیری نکردن سرنوشت شهید تندگویان یا مثل سرنوشت امام موسی صدر، یا حاج احمد متوسلیان و همراهانش و خیلی های دیگر که من از آنها بیاطلاعم!
اگر علاقمند به خواندن کتابهای واقعی و خاطرات ماجراجویانه هستید خواندن این کتاب را به شما پیشنهاد میکنم.
الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
حبیب سهرابی
بیجار گروس
۱۱ آذر ۱۴۰۰
www.habibsohrabi.blog.ir
http://habibsohrabi.blog.ir/post/161
سلام و عرض ادب خدمت آقای سهرابی عزیز
بسیار از مطالب و معرفی کتابهای خوبتان لذت می برم و استفاده می کنم.
پیشناد میکنم این مطالب را در یک کانال تلگرامی یا اینستا بارگزاری کنید که مخاطبان بیشتری از این مطالب ارزش مندد شما استفاده کنند و هم ماندگاری بالاتری نسبت به این سایتهای داخلی دارند.
موفق و پیروز باشید