🔏ڪٺابخانه‌ی خصوصےحبٻب سهرابـے

استفاده از مطالب وبلاگ فقط با ذکر صلوات حلال است

🔏ڪٺابخانه‌ی خصوصےحبٻب سهرابـے

استفاده از مطالب وبلاگ فقط با ذکر صلوات حلال است

🔏ڪٺابخانه‌ی خصوصےحبٻب سهرابـے

« بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ »
‹« اَللَّهُمَّ صَلِّ‌عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ‌مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ »›

🚨 هرگونه استفاده از مطالب این وبلاگ به شرط ذکر صلوات حلال است.

* برای دیدن تصاویر با کیفیت بهتر ، بر روی آن‌ها کلیک/لمس کنید و در ادامه دریافت نمایید.

* اندازه‌ی کتاب ( عدد بزرگ : طول کتاب ؛ عدد کوچک: عرض کتاب ):
رقعی ۱۴/۸ × ۲۱
وزیری ۱۶/۵ × ۲۳/۵
پالتویی کوچک ۱۰ × ۱۹
پالتویی بزرگ ۱۱/۵ × ۲۲
جیبی ۱۱ × ۱۵
نیم جیبی ۸ × ۱۱/۵
جیبی رقعی ۱۴ × ۱۰/۵
رحلی ۲۱ × ۲۸
رحلی سلطانی ۲۴ × ۳۳
خشتی بزرگ ۲۲ × ۲۲
خشتی کوچک ۱۹ × ۱۹

*** اصل ۲۳ قانون اساسی:
تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ‌کس را نمی‌توان به صرف داشتن عقیده‌ای مورد تعرض و موُاخذه قرار دارد.
_______«»_______

--------------------------
اَللَّهُمَّ صَلِّ‌عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ‌مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ

حرف‌های مهم
طبقه بندی موضوعی
نوشته‌های قبلی
آخرین نظرات
  • ۱۴ فروردين ۰۳، ۰۰:۳۰ - hassan
    good
پیوندهای مفید و لازم

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ماجرای ارواح» ثبت شده است

نام کتاب: عالم عجیب ارواح

نویسنده: سید حسن ابطحی


نوبت و تاریخ چاپ: اول ، ۱۳۷۱

ناشر : نشر حاذق - قم 

تعداد صفحات: ۲۴۰ صفحه وزیری.

عکس : ندارد

شابک: ندارد


** تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: یکشنبه ۹۷/۱۰/۲۳ با تشکر از آقای صحرایی


* تاریخ مطالعه‌ : مطالعه‌ی اول از یکشنبه ۹۷/۱۲/۱۲ (۲۱:۵۴) تا شنبه ۹۸/۰۲/۲۸ (۲۰:۱۱) 


کتاب عالم عجیب ارواح نوشته سیدحسن ابطحی چاپ ۱۳۷۱

* معرفی و بررسی:

بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ


این کتاب در مورد روح و شناختن روح می‌باشد و نویسنده برای اینکار به مطالبی از کتاب‌های روح‌شناسان غربی و کتب مذهبی و نامه‌هایی که برای خودش از طرف افراد مختلف ارسال شده و ... استناد نموده است. بیشتر مطالب کتاب شامل خاطرات افراد مختلف از ارتباط با ارواح است.

کتاب به سه بخش تقسیم شده است که شامل : روح در عالَم قبل از این عالَم - روح در این عالم - روح در عالم بعد از این عالم می‌باشد.


فصل اول کتاب در خصوص وجود روح قبل از این عالَم و این دنیاست. نویسنده با استناد به برخی احادیث و برخی کتاب‌ها و خاطرات و نامه‌ها، درصدد اثبات تناسخ روح و یا به عبارت دیگر انتقال روح از یک جسم به جسم دیگر است.

نویسنده می‌گوید اینکه ما ، یک مکانی را و یا جایی را می‌شناسیم که قبلا در آنجا نبوده‌ایم اما احساس می‌کنیم برایمان آشنا است به این خاطر است که روح ما در سال‌های بسیار دور و در جسم انسانی دیگر که حالا مُرده در آن مکان حضور داشته و زندگی می‌کرده است و حالا ، آن روح با تولد ما به جسم ما منتقل شده است!.

نمی‌دانم این مطلب چه مقدار درست و واقعی است اما من هم گاهی برایم پیش آمده که احساس کرده‌ام مکانی یا صحنه‌ای را که برای بار اول است دیده‌ام و از قبل آنجا نبوده‌ام ، قبلا دیده‌ام و برایم آشنا است. 

البته بعضی‌ها می‌گویند که این حالتِ آشنا بودن یک مکان یا یک لحظه،  از عجایب مغز انسان است و ربطی به تناسخ روح یا همان انتقال روح از بدن انسان مرده به بدن انسان متولد شده ندارد. در هر حال الله اعلم.

« پر جنجال‌ترین بحث‌هائی که مربوط به روح است مسئله‌ی زندگی روح در عالَم قبل از این عالَم است. زیرا جمعی از فلاسفه و دانشمندان ″علم‌الروح″ که متوجه‌ی زندگی روح در عالم قبل از این عالم شده‌اند معتقد به ″ تناسخ ″ گردیده و می‌گویند روح انسان در عوالم قبل با جسدهای مختلف به دنیا آمده و از دنیا رفته و مکرر این برنامه را ادامه داده تا به کمال رسیده و سپس آزاد گردیده است. ... » (ص ۱۷ ).

موضوع تناسخ روح ، چند اِشکال یا ″ جای بحث ″ دارد:  در مورد انتقال روح از یک جسم به جسم دیگر ، بحث این است :  وقتی یک نفر که روح در بدن اوست و با آن جسم و روح، کار خوب می‌کند و انسان درست کرداری است ... و سپس بعد از مرگش، روحش به فرد دیگری منتقل می‌شود که گناه می‌کند و یا ظلم می‌کند ،و سپس می‌میرد و همین‌طور تا چند انسانِ خوب و بد ، این روح منتقل می‌شود. دقت کنید ! ؛ چه کسی پاسخگوی افرادی است که توسط یکی از اجساد صاحب این روح، به آن‌ها ظلم شده است؟ اگر در قیامت یکی از این افراد تحت ظلم ، از یکی از صاحبان این روح ، راضی نشود و بخواهد که خداوند او را مجازات کند، آنوقت این روح چرا باید مجازات شود فقط به این خاطر که به جسم یک انسان گناهکار و ظالم منتقل شده است؟ شاید یکی بگوید که : فقط ″جسم ″ باید مجازات شود؛ خوب جسم بدون روح که بی‌معنی است، مثل این است که شما بروید و از قبرستان ، یک جسد بی‌جان را بیرون بکشید و به جرم ظلم کردن، آن جسد را مجازات کنید! ، آن جسد، دردی احساس نمی‌کند! . پس برای مجازات چه باید کرد؟ . اینطوری بحث ″ پاداش و عذاب ″ به مشکل می‌خورد و پاداش یا عذاب بی‌معنی می‌شود!.


البته حرف و بحث و بهانه و دلیل زیاد است؛ مثلا به چند نمونه دقت کنید:  یکی ممکن است بگوید که خوب ، این روحِ ظالم در پی انتقال به اجساد مختلف و درست کردار ، پاک شده و به کمال می‌رسد و روحی هم که به او ظلم شده در مراحل مختلف به کمال رسیده و در نهایت به مرحله‌ی بخشش و گذشت می‌رسد؛ و یا اینکه یکی بود که در یک دوره‌ی زمانی، روح در یک جسم ظالم قرار می‌گیرد و در یک دوره در یک جسم مظلوم و اینطوری پاک شده و در نهایت به کمال می‌رسد و ... ؛ سؤال این است که چرا آن ″ اجساد ″ که زجر دیده و مورد ظلم بوده‌ و تحت اذیت و آزار قرار گرفته‌اند به وجود آمده‌اند؟ فقط برای اینکه یک روح ، به کمال برسد؟! مگر جسم ، آسیب ندیده و زجر نکشیده؟ چه کسی جواب این جسم ( که جدا از روح است ) را می‌دهد؟ این همه زجر و شکنجه فقط برای اینکه یک روح به کمال برسد؟ نمی‌شد که این روح ، اصلا خلق نمی‌شد تا این همه شکنجه به وجود نمی‌آمد ؟


بحث بعدی، بحث سوءاستفاده از این موضوع تناسخ است. دقت کنید : من می‌دانم که روحی که متعلق به من است یا در جسم من است ، در نهایت با انتقال به اجساد مختلف به پاکی و کمال می‌رسد، خوب؟ ، پس چرا من به لذت‌ها و خواسته‌هایم نرسم و با بی‌قیدی و شهوترانی و غیره از زندگی‌ای که به من داده شده لذت نبرم ؟ ،  مگر قرار نیست که این روح در نهایت پاک شود؟ بگذار در جسم یک انسان دیگر به پاکی برسد!. بگذریم.

به طور کلی و بدون توضیح، اِشکالات تناسخ ارواح عبارتند از : سوءاستفاده‌ی یک جسم - نبودن و یا بی‌معنی بودن پاداش و عذاب - ظلم بر جسم یا روح - پاسخگو نبودن روح یا جسم و یا نامشخص بودن پاسخگو در گناهان و... .


این مطلب از کتاب ، زیبا و جالب و درست است : « ... هر مریضی ، هشتاد درصد دارویش در وجود خودش که همان تلقین سلامتی باشد وجود دارد . و در مقابل هر کسی می‌تواند بوسیله‌ی تلقین ، خود را مریض کند، لذا گفته‌اند : دوائک فیک و دائک منک ، یعنی دوای امراض تو در وجود تو است و همچنین درد و مرض تو از خود تو بوجود می‌آید ... تلقین چه امراض صعب العلاجی را بوجود می‌آورد و همچنین تلقین چه امراض سختی را از بین می‌برد و بالاخره در اینجا توصیه‌ی من به مریض‌ها اینست: این دارو خرجی ندارد تا می‌توانید بخود تلقین سلامتی بکنید ، حتی اگر به زبان مکرر بگویید ″من سالمم″ برای شما مفید خواهد بود...» ص۱۳۹ و ۱۴۰.

داستان‌های هر فصل با ذکر منبع می‌باشد اگرچه در بیشتر صفحات ، پاورقی چاپ نشده و احتمالا به دلیل مشکلات چاپی بوده است.

مطالعه‌ی این کتاب زیاد طول کشید ، چرا؟ به طور دقیق و واضح نمی‌دانم...


الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

حبیب سهرابی

بیجار گروس

۱۳۹۸/۰۲/۲۸


کتاب عالم عجیب ارواح نوشته سیدحسن ابطحی چاپ ۱۳۷۱

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi