🔏ڪٺابخانه‌ی خصوصےحبٻب سهرابـے

استفاده از مطالب وبلاگ فقط با ذکر صلوات حلال است

🔏ڪٺابخانه‌ی خصوصےحبٻب سهرابـے

استفاده از مطالب وبلاگ فقط با ذکر صلوات حلال است

🔏ڪٺابخانه‌ی خصوصےحبٻب سهرابـے

« بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ »
‹« اَللَّهُمَّ صَلِّ‌عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ‌مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ »›

🚨 هرگونه استفاده از مطالب این وبلاگ به شرط ذکر صلوات حلال است.

* برای دیدن تصاویر با کیفیت بهتر ، بر روی آن‌ها کلیک/لمس کنید و در ادامه دریافت نمایید.

* اندازه‌ی کتاب ( عدد بزرگ : طول کتاب ؛ عدد کوچک: عرض کتاب ):
رقعی ۱۴/۸ × ۲۱
وزیری ۱۶/۵ × ۲۳/۵
پالتویی کوچک ۱۰ × ۱۹
پالتویی بزرگ ۱۱/۵ × ۲۲
جیبی ۱۱ × ۱۵
نیم جیبی ۸ × ۱۱/۵
جیبی رقعی ۱۴ × ۱۰/۵
رحلی ۲۱ × ۲۸
رحلی سلطانی ۲۴ × ۳۳
خشتی بزرگ ۲۲ × ۲۲
خشتی کوچک ۱۹ × ۱۹

*** اصل ۲۳ قانون اساسی:
تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ‌کس را نمی‌توان به صرف داشتن عقیده‌ای مورد تعرض و موُاخذه قرار دارد.
_______«»_______

--------------------------
اَللَّهُمَّ صَلِّ‌عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ‌مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ

حرف‌های مهم
طبقه بندی موضوعی
نوشته‌های قبلی
آخرین نظرات
  • ۱۴ فروردين ۰۳، ۰۰:۳۰ - hassan
    good
پیوندهای مفید و لازم

۴ مطلب در فروردين ۱۴۰۰ ثبت شده است

زیاد در مورد کار پارکبانی می‌پرسند. امروز ۳۰ فروردین ۱۴۰۰ و نزدیک ظهر با پیرمردی هم کلام شدم. به نظر می‌رسید که خودش هم بازنشسته باشد. حرفی قشنگی زد. بحث‌مان در مورد بیکاری و اینکه من قبلاً بیکار بودم و با کار پارکبانی ، مشغول به کار شده‌ام؛ در جوابم گفت : اگر این بازنشسته ها نبودند ، بیکاری هم نبود، بیمه دارند و صاحب کار هم چیز زیادی از آن‌ها نمی‌خواهد، بازاری‌ها بازنشسته هستند، فلانی و فلانی و صاحب فلان کار ( اسم برد الان یادم نمانده ) هم از بازنشسته ها هستند، بذارید چندتا جوان بیکار بره سرکار. بعد گفت : برای مدرسه غیرانتفاعی از من هم دعوت کردند ، نرفتم گفتم چندتا جوانو ببرید... . من هم ضمن تایید حرفهایش گفتم که آژانس‌های تلفنی هم از بازنشسته ها هستند، اگر نبودند جوان‌ها سرکار می‌رفتند.
حرفش درست بود و این یکی از دردهای شهر بیجار یا شاید بشه گفت ایران است. یارو کارمنده و یه مغازه هم داره، به قول خودشون برای روزهای بازنشستگی!!! ، خوب به جای مغازه زدن و بریدن نان آدمهایی که مثل شما درآمد ثابت بازنشستگی ندارند، اشتغالزایی کنید نه اشتغالزدایی. یاد پدرم افتادم که کاری جز تاناکورا فروشی نداشت، مغازه‌ای اجاره‌ای داشت و بگی‌نگی کارش خوب بود تا اینکه سر و کله‌ی کارمندان و به ویژه معلم‌ها پیدا شد، هیچی آخرسر بنده خدا مجبور به جمع کردن مغازه‌اش شد. من این درد را با وجود خودم حس کرده و چشیده‌ام. 
همین الان (حوالی ساعت ۵ عصر ) که مشغول نوشتن این مطالب بودم با پیرمرد دیگری هم کلام شدم که می‌گفت ۲۰ سال دبیر بوده و ۵ سال قاضی و ۱۰ سال هم در زندان انفرادی بوده ، یعنی بعد از انقلاب. از حکومت گلایه داشت و از بی عدالتی. برایش گفتم که من هم گرفتار بی‌عدالتی این حکومت شده‌ام و بعد از ۱۵ سال تلف کردن جوانی‌ام برای گوه‌ترین سازمان جهان، حالا در ۳۵ سالگی باید پارکبانی کنم. 

این هم یه عکس یهویی همین الانی : من و مازیار و مش احد

من و مش احد و مازی

۳۰ فروردین ۱۴۰۰
حبیب سهرابی
بیجار گروس

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi

بسم الله الرحمن الرحیم

امروز پنجشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۰ ، اولین روز کاری‌ام در پارکبانی بود. طبق قرار قبلی با مهندس مختارزاده، ساعت ۴ بعدازظهر، رفتم شرکت. البته من زودتر رفتم و حدود نیم ساعتی معطل ماندم ( طبق همان اصلی که روز اول کاری، خوش قولی و علاقه به کار را نشان دهم). استرس روز اول را هم داشتم.
بعد از توضیحات مهندس، حدود ساعت ۵، به طرف داخل شهر ، با پراید مهندس، حرکت کردیم. اولین عکس را در همان شرکت جهت یادگاری با مهندس مختارزاده گرفتم.

من و مهندس مختارزاده


همراهمان پسری به اسم محمد بود که او هم مثل من تازه‌کار و شروع کارش بود. در بین راه، مهندس در مورد رابطه‌ی کاریمان گفت که رابطه‌ رفاقتی هستش نه کارفرما و زیردست. این روحیه برای کار ، روحیه‌ی خوب و یک ویژگی مثبت هستش و امیدوارم که رفتار پارکبان‌ها باعث تغییر روحیه اش نشود. ان‌شاءالله.
خلاصه ، خیابان آزادگان ،شروع کارم بود و آقا مازیار ، هم راهنمایی‌ام کرد. این هم عکس با آقا مازیار.

من و مازیار

 

اتفاقات امروز: یکی عصبانیت یک راننده آژانس بود که فکر می‌کرد مقصر مشکلاتش من هستم. نفر بعدی هم گل‌فروش روبروی نیروی انتظامی بود که جلو آمد و گفت: قنطراتی (=پیمانکار) گرفتیش؟ تا حالا چند بار نوشتی. گوش نداد اما جوابش این بود که چه یکبار و چه صد بار بنویسم پولش تغییری نمی‌کند و همان یکبار محسوب می‌شود. خلاصه اینکه جوانی آمد و توضیحاتی داد. نمی‌دانم چکاره بود ،فکر کنم از بچه‌های راهنمایی و رانندگی بود. البته من هم متوجه شدم که اشتباه کرده‌ام و ماشین‌های خدماتی، تاکسی و ماشین‌های پلیس و امثال اینها را ثبت پلاک نکنم. همچنین متوجه شدم که دور میدان فاضل گروس هم به پارکبان مربوط نیست .
دوم اینکه در جلوی بانک توسعه تعاون( قسمت شمالی خ.آزادگان) جوانی با دو خانم که همراه هم بودند درگیری لفظی پیدا کردند و کار به دست بلند کردن جوان، روی یکی از خانم‌ها کشید و مردی از ماشینش پیاده شد و آن‌ها را به کلانتری آنطرف خیابان برد؛ فکر کنم با هم آشنایی داشتند. آن خانم دیگر هم سوار پژویی شد و ... . دعوا سرِ چی بود و چی شد نمی‌دانم...
امروز خسته شدم و هوای بعد غروب هم خنک و سرد بود و من که کم لباس پوشیده بودم ، سردم شد. خیلی سردم شد. البته یادم رفت که بگویم که مهندس، یک کلاه و یک کاور و یک دستگاه کارت خوان و شارژش را تحویلم داد.

ملزومات پارکبانی


 ساعت ۸ شب هم مهندس آمد و به عملکرد امروزمان نگاهی کرد؛ من و مش احد و مازیار و همان پسر جدید محمد.
این هم عکس اولین فعالیتم برای یادگاری:

اولین درآمدم در پارکبانی

ان‌شاءالله که به لطف خدا کارمان دوام و توسعه داشته باشد و تمام بیکاران صاحب کار شوند و آدم‌های بی منطق هم صاحب منطق و فهم شوند.
با تشکر از شرکت داده‌پرداز رایا پارک

الحمدالله رب العالمین
حبیب سهرابی
بیجار گروس
۲۶ فروردین ۱۴۰۰

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi

کتاب یوگا و قلب شما

 

نام کتاب: یوگا و قلب شما
نویسندگان: دکتر ک.ک.دیتی ، دکتر ام.ال.گاروت ، سولی پاوری
مترجم : میرمجید خلخالی زاویه (۱۳۴۵- )

Yoga and your heart
Datey,K.K. Gharot,M.L
نوبت و تاریخ چاپ: چاپ اول ۱۳۷۸
ناشر : روزبهان
تعداد صفحات: ۲۴۰ صفحه.
اندازه‌ی صفحات: وزیری
عکس: دارد
شابک: ISBN : 964-5529-38-7

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: ۱۳۹۱/۰۲/۰۱ خرید از جمعه بازار بیجار
* تاریخ مطالعه: مطالعه‌ی اول از ۱۳۹۹/۰۵/۱۵ ساعت ۱۰:۲۵ تا دوشنبه ۱۴۰۰/۰۲/۲۰ ساعت ۱۱:۳۵


* معرفی و بررسی:

بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

کتاب بسیار خوبی برای یوگاکاران و افراد مبتدی هستش. شامل سه بخش هستش: بخش اول آشنایی با بدن انسان ؛ بخش دوم آموزش تمرینات با تصویر ؛ و چند صفحه‌ای هم تمرینات تنفسی است؛ البته در مورد میزان مواد معدنی و کالری غذاها هم چند صفحه‌ای در آخر کتاب نوشته شده.
به نظرم هر یوگاکاری حداقل یکبار و یا اولین کتابی که برای یوگا می‌خواند باید این کتاب باشد بخصوص بخشی که به آشنایی با بدن انسان مربوط است.

+ در صفحه‌ی ۶۲ ، نویسنده در جواب سؤالی می‌گوید که : طبیعت فکر اینجا را هم کرده است . البته قبلاً هم خوانده و یا شنیده بودم که در غرب برای حل مسأله‌ی « خدا » ، از کلمه‌ی « طبیعت » استفاده می‌کنند و هرچیزی را که به خدا مربوط باشد به طبیعت ربط می‌دهند.

یه جاهایی از کتاب، به یاد آقای تقی‌زاده دبیر زیست‌شناسی سال دوم و سوم دبیرستان علامه طباطبائی در سال ۱۳۸۰ افتادم . یاد روزهای مدرسه رفتن به خیر.

این کتاب هم از آن کتابهایی بود که مدت زیادی در کتابخانه شخصی‌ام بدون مطالعه مانده بود که خدا را شکر حداقل یکبار توانستم به طور کامل آن را بخوانم.
این هم سوغاتی از کتاب

صفحاتی از کتاب یوگا و قلب شما

 

 

 

الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
حبیب سهرابی
بیجار گروس
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰

www.habibsohrabi.blog.ir
http://habibsohrabi.blog.ir/post/102

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi

کتاب فردای بهتر

 

کتاب فردای بهتر

 

نام کتاب: فردای بهتر
نویسنده: یدالله جواهری آریا

نوبت و تاریخ چاپ: چاپ دوم ۱۳۹۰
ناشر : نقش آفرینان
تعداد صفحات: ۴۲۰ صفحه.
اندازه‌ی صفحات: وزیری
عکس: ندارد
شابک : ISBN: 964-94280-8-9

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: ۱۳۹۹/۰۶/۱۱ سایت آی کتاب (۱۵۰۰۰)
* تاریخ مطالعه: مطالعه‌ی اول از ساعت ۰۰:۱۷ چهارشنبه ۱۳۹۹/۱۲/۲۷ تا 

چهارشنبه ۱۴۰۰/۰۱/۱۸ ساعت ۲۰:۰۰

* معرفی و بررسی:
بسم الله الرحمن الرحیم

دوست دارم بگویم که کتابی استخوان‌دار و خواندش با ارزش است بخصوص برای کسانی که قصد مهاجرت دائمی از ایران را دارند.
این کتاب که مطالب آن واقعی است داستان ایرانی های مهاجر به کشور آلمان در زمان جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران در دهه‌ی ۶۰ است. 
+ اولین چیزی که در کتاب و با خواندن صفحات ابتدائی خودنمایی میکند، اشتباهات تایپی و غلط‌های املایی است که بعضی مواقع گیج‌کننده و آزار دهنده است اما داستانهای مهیج و اجتماعی کتاب، این اشتباهات را قابل تحمل می‌کند. 
با خواندن کتاب به موارد زیر و مطالب دیگری می‌رسیم:
+ تأثیر محیط بر افراد به ویژه بر فرد یا افرادی که فرهنگ مشخص و ایمان قوی و با استدلال ندارند که امروزه در بین خانواده‌هایی که منبع فکریشان شبکه‌های ماهواره‌ای می‌باشد کاملا واضح و مشخص است. 
+ مشکلات و خطراتی که زندگی در آلمان و کشورهای غربی برای یک خانواده‌ای ایرانی دارد.
+ شاید بشه گفت که در غرب  برای ایرانیان مهاجر ، کار بوده اما در فرهنگ غربی ، روابط عاطفی و به شکل ایرانی وجود ندارد .
الحمدالله رب العالمین
حبیب سهرابی
بیجار گروس
۱۸ فروردین ۱۴۰۰

www.habibsohrabi.blog.ir
http://habibsohrabi.blog.ir/post/101

 

 

 

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi