اولین نگهبانی در اداره کل سازمان زندانهای استان کردستان
پنجشنبه ۱۳۸۴/۰۵/۲۰ : بهمحض ورود به اداره به ستون شش به خط شدیم - یعنی ۶ نفر جلو ایستاده و مابقی پشت سر آنها صف کشیدیم- و بعد از بازرسی وسایل داخل کیفمان، به ستون یک، به خط شدیم و اسم و فامیل و تحصیلات و آدرس را نوشتند بعد دوباره در آنطرفتر به خط شدیم. پوتینهایمان را درآوردیم، دست و صورتمان را شستیم و رفتیم آشپزخانه که حدوداً دوازده صندلی داشت و به اندازهی یک آشپزخانه معمولی خانگی بود. به هر دو نفر، یک تن ماهی دادند و یک نان دایرهای - به فرم و شکل نان محلی - ، و بعد هم به نمازخانه که فعلاً تا صبح محل استراحتمان است آمدیم. جورابهایمان را نیز شستیم و دم پنجره آویزان کردیم و درحال زیرورو کردن جورابهایم بودم که افسر شب که سرباز بود آمد و من و سه نفر دیگر را بیرون برد و این اولین پست نگهبانی من در داخل یگان محل خدمتم بود، حدود دو ساعت، و الان به نمازخانه آمدهام و قصد استراحت دارم. خواب خوش .
ساعت حدوداً ۴:۲۰ بامداد ، نمازخانهی ادارهکل سازمان زندانهای استان کردستان.