🔏ڪٺابخانه‌ی خصوصےحبٻب سهرابـے

استفاده از مطالب وبلاگ فقط با ذکر صلوات حلال است

🔏ڪٺابخانه‌ی خصوصےحبٻب سهرابـے

استفاده از مطالب وبلاگ فقط با ذکر صلوات حلال است

🔏ڪٺابخانه‌ی خصوصےحبٻب سهرابـے

« بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ »
‹« اَللَّهُمَّ صَلِّ‌عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ‌مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ »›

🚨 هرگونه دانلود و کپی و استفاده از مطالب این وبلاگ «فقط» با ذکر صلوات بر پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت ایشان ، حلال و آزاد است.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم



* برای دیدن تصاویر با کیفیت بهتر ، بر روی آن‌ها کلیک/لمس کنید و در ادامه دریافت نمایید.

* اندازه‌ی کتاب ( عدد بزرگ : طول کتاب ؛ عدد کوچک: عرض کتاب ):
رقعی ۱۴/۸ × ۲۱
وزیری ۱۶/۵ × ۲۳/۵
پالتویی کوچک ۱۰ × ۱۹
پالتویی بزرگ ۱۱/۵ × ۲۲
جیبی ۱۱ × ۱۵
نیم جیبی ۸ × ۱۱/۵
جیبی رقعی ۱۴ × ۱۰/۵
رحلی ۲۱ × ۲۸
رحلی سلطانی ۲۴ × ۳۳
خشتی بزرگ ۲۲ × ۲۲
خشتی کوچک ۱۹ × ۱۹

*** اصل ۲۳ قانون اساسی:
تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ‌کس را نمی‌توان به صرف داشتن عقیده‌ای مورد تعرض و موُاخذه قرار دارد.
--------------------------
اَللَّهُمَّ صَلِّ‌عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ‌مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ

حرف‌های مهم
طبقه بندی موضوعی
نوشته‌های قبلی
آخرین نظرات
  • ۱۴ فروردين ۰۳، ۰۰:۳۰ - hassan
    good
پیوندهای مفید و لازم

۴۸ مطلب با موضوع «سرگذشت،زندگینامه،خاطرات، سفرنامه، مقاله :: ایران» ثبت شده است

کتاب سیاحت شرق

 

صفحاتی از کتاب سیاحت شرق

 

 

نام کتاب: سیاحت شرق یا زندگینامه آقا نجفی قوچانی
به قلم خودش

نوبت و تاریخ چاپ: چاپ پنجم ۱۳۷۵
ناشر : انتشارات امیرکبیر
تعداد صفحات: ۷۲۰ صفحه.
اندازه‌ی صفحات: رقعی
عکس: دارد
شابک:  ISBN: 964-00-0192-9

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: ۱۴۰۰/۰۱/۱۶
* تاریخ مطالعه: مطالعه‌ی اول از پنجشنبه ۱۴۰۰/۰۱/۱۹ ساعت ۱۰:۲۱ تا سه‌شنبه ۱۴۰۰/۰۳/۱۸ ساعت ۱:۰۱ بامداد

* معرفی و بررسی:

بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

این کتاب ، زندگینامه خودنوشت نویسنده یعنی مرحوم آیت‌الله قوچانی می‌باشد که یکی از کتابهای معروف ایشان، کتابی به نام سیاحت غرب است که در مورد سرگذشت ارواح است که روان شده‌ی آن را چندسال پیش خوانده‌ام و خیلی دوست داشتم که این کتاب سیاحت شرق را نیز بخوانم ، البته کتاب اصلی و به قلم خودشان و نه اصلاح شده.
 
خاطرات کتاب از نظر زمانی مربوط به بیش از صد سال پیش و اواخر حکومت ناصرالدین شاه تا اواخر حکومت قاجار و به قدرت رسیدن رضاخان می‌باشد و شامل موارد زیادی است از جمله : آشنایی با زندگی در قسمت شمال شرقی ایران از یزد و اصفهان گرفته تا کربلا و نجف، وضعیت اجتماعی، نحوه‌ی سفر با پای پیاده در روزگاران قدیم که خواندنش صفای خاصی دارد، نحوه‌ی غذا خوردن ، درمان و دارو ، دلایل و نحوه‌ی تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغات به کشت مواد مخدر، ازدواج، زندگی در امپراطوری عثمانی و ... و مطالب جالب و شنیدنی و خواندنی دیگر ؛ می‌توان گفت که یک کتاب به اصطلاح، کشکولی است یعنی همه چیز در آن پیدا می‌شود: از سفرنامه، عرفان، شعر ، طنز، جدی ، طب قدیم ، جامعه‌شناسی، حدیث و قرآن و ... . 

اگرچه نگارش کتاب بر اساس زمانه‌ی خودش است و برای بعضی‌ها مثل من ، فهم قسمت‌هایی از آن سخت است اما باز هم ارزش چندین بار خواندن و فکر کردن دارد و لازم است بگویم که اگر اینترنت نبود قسمت‌هایی را که عربی بود متوجه نمی‌شدم و برایم عجیب است که تاکنون کسی به فکر ترجمه‌ی قسمت‌های عربی کتاب و انتشار آن در فضای اینترنت برنیامده است به ویژه طلاب که به عربی مسلط هستند!.

+ خاطره‌هایی از ریگ شتران طبس یا کویر رباط خان؛ چشمه‌ی آب گرم ورتون اصفهان؛ سفر پیاده برای زیارت کربلا. یکی از قشنگی‌های کتاب این است که وقتی حرف از سفر و رفتن ‌می آید منظور سفر با ماشین و قطار و هواپیما وحتی موتور و یا دوچرخه و درشکه نیست بلکه غالب با پای پیاده و گاهی با اسب و خر است؛ خاطرات زندگی در عراق در دوره‌ی امپراتوری عثمانی و جنگ جهانی اول و نحوه‌ی نفوذ انگلیس و ... .

+ نویسنده در بخش سفر پیاده به کربلا، با تخمین، تعداد زوار کربلا را پنجاه هزار نفر در طول سال تخمین می‌زند و همچنین نوشته که در مراسمی به سیصدهزارنفر رسیده است ، به این فکر کردم که آیا مرحوم قوچانی این فکر به ذهنش رسیده که شاید روزی زوار امام حسین علیه‌السلام فقط در اربعین به  هیجده میلیون نفر زائر برسد؟ شاید آن موقع ۱۸ میلیون عدد بزرگ و سنگینی بوده! ؛  و آیا در فکر و ذهن ما می‌گنجد که روزی - مثلا ۱۰۰ سال دیگر- زوار حضرت ارباب علیه‌السلام به یک میلیارد نفر برسد؟ 

+ در صفحه‌ی ۳۳۸ ، نوشته که اکثر طلاب ، عبا و عمامه و مدرسه را دام قرار داده و درس خوان نبوده و دنبال کلاشی بوده‌اند؛ این حرف من را یاد چند خاطره انداخت: یک بنده خدایی بود که بعد از دبیرستان رفت و طلبه شد، روزی در دنباله حرف زدنمان که چرا لباس آخوندی نمی‌پوشی و پیشنماز نمی‌ایستی گفت: حبیب، من برای اینکه سربازی نروم رفتم دنبال آخوندی و هیچ‌وقت هم لباس نمی‌پوشم ... . و الحق هم هیچ وقت لباس نپوشید و یا من هیچ وقت او را با لباس ندیدم. یک بنده خدایی هم بود که روزی در زمان پاره‌قتی در گوه‌ترین سازمان جهان، معنی أسئله التوبه را از او پرسیدم که نتوانست جواب بدهد و من مانده بودم که چطور آخوندی است که ترجمه‌ی یکی از رایج‌ترین جملات در دین را نمی‌داند!!! ... . 

+ در بیش از صد سال پیش، نویسنده که یک عالم دینی بوده در خانه همسرش زندگی می‌کرده و گاهی که در مخارج زندگی درمانده می‌شده از پول همسرش استفاده می‌کرده که این مطلب برایم جالب بود.

+ مطالبی که یاد گرفتم: خشکاندن آلو در دهان برای رفع تشنگی؛ زیارت کربلا فقط سه روز ؛ ترساندن سگهای یک محله یا مکان برای نشناختن شما با پوشاندن صورت ؛ امر بین الامرین؛ ...

+ مطالبی که نفهمیدم:
 نماز لعل گردد ؛ بی‌بی شدن ؛ حلت البرکة 

+ ترجمه‌ی برخی لغات که حوصله‌ی نوشتنش را داشتم:
عامل: متخصص
سائقه: محرک، سوق دهنده
مشحون: پر شده، آکنده
مطبوع: چاپ شده
نَکث: شکستن پیمان
آفاق: جهان، عالم
انفس: نفسها، جانها
طیبت: مزاح، شوخی
کیفیت: چگونگی
 شامخ:
بلند؛ مرتفع.
محاوره :
با هم سخن گفتن؛ گفتگو کردن.
 مجازی: 
(مَ) [ ع . ] (ص نسب .) غیرحقیقی .
 بهیه:
(بِ یَّ) [ ع . بهیّة ] (ص .) 1 - روشن ، تابان . 2 - نیکو، زیبا.
قراء:قریه:
آبادی بزرگی که دارای خانه‌های بسیار و مزارع باشد روستا؛ ده.
جبال شامخه: کوه‌های بلند و مرتفع
حساب جمل : حروف ابجد و شمارش به وسیله حروف ابجد
نصاب الصبیان : منظومه ایست به زبان عربی برای یادگیری زبان عربی
معمیات عدیده: معماها و دانستنی های فراوان
نوبه:(نُ بِ) تب کردن یک روز در میان یا چند روز در میان .
راغ: صحرا و بیابان
 شایق‌تر :  مشتاق‌تر
ریجه: [ ج َ/ ج ِ ] (اِ) طنابی که رخت را روی آن آویزند
شفتی : شاخه های نازک و ترکه ای درخت
تتن: تنباکو
لاتحصی: بی شمار
طوعا و کارها : خواسته و ناخواسته
انقی من الوضو: نابتر از وضو
ما نحن فیه: آنچه در آن هستیم
قرع و انبیق: از وسایل تقطیر و کیمیاگری است و مجاز از حساب و وزن کردن است
بعبارة آخری: به عبارت دیگر
عبادت معدن: اصل و اساس عبادت
بلا واعیه شهوت: بدون درک شهوت

+ اگر کسی زبان عربی می‌داند از او ممنون میشوم ترجمه‌ی جملات زیر را برایم بنویسد:
فانظر کیف ساق المشتری الی باب دارها رحمه منه علیها و علی مثلها 

و بعداللتیا و التی سئل سید بما کنا فیه من الجیث و الجدال


کفی وضوحه عن البحث و الجدال و السؤال و الاستدلال کبیاض الملح و سواد الفحم و الذغال

کما اشتهر انه ع قال آن ههنا زیارة الامیر و خبز الشعیر و ماء النمیر : همچنین معروف است که ص فرمود که اینجا دیدار امیر ، نان جو و آب خوشگوار و شیرین است

بتجلدی لشامتین اریهم انی لریب الدهر لا اتضعضع ۳۳۷

فرج الله عنک کما فرجت عنی۴۳۵

«النّاس کُلُّهُم هَالِکوُن إِلَّا العَالِموُن، و العَالِموُن کُلّهُم هالکون إلّا العَامِلُون، وَ العَامِلُون کُلُّهُم هَالِکوُن إِلّا المُخلَصون، وَ المُخلَصون فی خَطَرٍ عَظیمٍ» (ترجمه و تفسیر نهج البلاغه (فارسی) محمد تقی جعفری، معاصر، ج 13، ص 115)

ترجمه: تمامی انسان‌ها هلاکند، به غیر از عالم‌ها – تمامی عالِم‌ها هلاکند به غیر از عمل کنندگان (عاملین به علم) – تمامی عمل کننده‌ها هلاکند، به غیر از مخلَص‌های آنان و مخلَص‌ها نیز در خطر عظیمی قرار دارند. ۵۷۴

یکاد زیتها یضی و لولم تمسسه نار۴۳۷

 و انما النهی بعد التناهی۵۷۴
ابتدا خود از کار زشت باز ایستید و سپس دیگران را نهى کنید.
(نهج البلاغه:خطبه ١٠٥ ص١٩٤


اذا لْعِلْمُ نُورٌ یقْذِفُهُ اللّه فِی قَلْبِ مَنْ یشآء و  یَهْتِفُ بِالْعَمَلِ، فَإِنْ أَجَابَهُ، وَ إِلَّا ارْتَحَلَ عَنْه.
در اینصورت علم، نوری است که خداوند به قلب هر کس که بخواهد می افکند و عمل را فرا مى خواند، اگر پاسخ داد، مى ماند و گرنه، از آنجا رخت بر مى بندد.۵۷۵

 

+نویسنده در دوجا از کتاب برای بیان اینکه بگوید « خودش را به آن راه زده » یا « خودش را به گیجی و نفهمیدن زده »  از جمله‌ی « کوچه‌ی حسن چپ » استفاده کرده که البته امروزه این جمله به « کوچه علی چپ » معروف است؛ واقعا برایم سؤال است که چرا برای بیان مطلب به این راحتی از ضرب‌المثل‌های که اسامی معروفی در آنها وجود دارد استفاده می‌کنند؟! و اینکه می‌گویند این ضرب‌المثل‌ها بی‌غرض است و هدفی پشت آن نیست از نظر من کاملاً اشتباه و نشانه‌ی نادان بودن گوینده‌ی آن است و بدون هیچ شکی در پشت این‌گونه ضرب‌المثل‌ها و شعرها و مطالبی که یک‌جوری به عقاید اسلامی و الخصوص عقاید شیعه ربط دارد اهدافی وجود دارد . 

+ در هنگام خواندن این کتاب، علاقمند شدم که بدانم انتشارات امیرکبیر متعلق به چه کسی است، بعد از جستجو فهمیدم که انتشارات امیرکبیر در قبل از انقلاب و توسط شخصی به اسم عبدالرحیم جعفری و در سال ۱۳۲۸ تأسیس شده که در جریان مصادره‌های اول انقلاب ، این انتشاراتی نیز به نفع انقلاب مصادره شده و مرحوم جعفری تا زمان مرگ به دنبال بازپس‌گیری انتشارات بوده ولی موفق نشده و همچنین خاطراتش را در مورد انتشارات امیرکبیر نوشته که تاکنون دو جلد آن منتشر شده و آنطور که من خواندم جلد سومش اجازه انتشار نیافته. 

آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند، این کتاب به دلم نشست. البته باید یکبار دیگر آن را بخوانم چون این‌بار که به یافتن معنای لغات و آیات و احادیث و جملات عربی گذشت.
خداوند رحمتش کند و فاتحه‌ای بخوانیم و ثوابش را نثار روحش کنیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل لولیک الفرج.
خدا به مصحح کتاب هم خیر بدهد که تلاش نموده و زحمت کشیده تا این کتاب در دسترس عموم قرار بگیرد.

 

 


الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وللّه الحمد اولّا و آخرا
حبیب سهرابی
بیجار گروس
بامداد ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰

www.habibsohrabi.blog.ir
http://habibsohrabi.blog.ir/post/114

 

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi

کتاب فردای بهتر

 

کتاب فردای بهتر

 

نام کتاب: فردای بهتر
نویسنده: یدالله جواهری آریا

نوبت و تاریخ چاپ: چاپ دوم ۱۳۹۰
ناشر : نقش آفرینان
تعداد صفحات: ۴۲۰ صفحه.
اندازه‌ی صفحات: وزیری
عکس: ندارد
شابک : ISBN: 964-94280-8-9

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: ۱۳۹۹/۰۶/۱۱ سایت آی کتاب (۱۵۰۰۰)
* تاریخ مطالعه: مطالعه‌ی اول از ساعت ۰۰:۱۷ چهارشنبه ۱۳۹۹/۱۲/۲۷ تا 

چهارشنبه ۱۴۰۰/۰۱/۱۸ ساعت ۲۰:۰۰

* معرفی و بررسی:
بسم الله الرحمن الرحیم

دوست دارم بگویم که کتابی استخوان‌دار و خواندش با ارزش است بخصوص برای کسانی که قصد مهاجرت دائمی از ایران را دارند.
این کتاب که مطالب آن واقعی است داستان ایرانی های مهاجر به کشور آلمان در زمان جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران در دهه‌ی ۶۰ است. 
+ اولین چیزی که در کتاب و با خواندن صفحات ابتدائی خودنمایی میکند، اشتباهات تایپی و غلط‌های املایی است که بعضی مواقع گیج‌کننده و آزار دهنده است اما داستانهای مهیج و اجتماعی کتاب، این اشتباهات را قابل تحمل می‌کند. 
با خواندن کتاب به موارد زیر و مطالب دیگری می‌رسیم:
+ تأثیر محیط بر افراد به ویژه بر فرد یا افرادی که فرهنگ مشخص و ایمان قوی و با استدلال ندارند که امروزه در بین خانواده‌هایی که منبع فکریشان شبکه‌های ماهواره‌ای می‌باشد کاملا واضح و مشخص است. 
+ مشکلات و خطراتی که زندگی در آلمان و کشورهای غربی برای یک خانواده‌ای ایرانی دارد.
+ شاید بشه گفت که در غرب  برای ایرانیان مهاجر ، کار بوده اما در فرهنگ غربی ، روابط عاطفی و به شکل ایرانی وجود ندارد .
الحمدالله رب العالمین
حبیب سهرابی
بیجار گروس
۱۸ فروردین ۱۴۰۰

www.habibsohrabi.blog.ir
http://habibsohrabi.blog.ir/post/101

 

 

 

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi

عکس کتاب وحشت در سقز

 

نام کتاب: وحشت در سقز
نویسنده: مصطفی تیمورزاده
به کوشش: شهباز محسنی

نوبت و تاریخ چاپ: چاپ اول ، ۱۳۹۴
ناشر : پردیس دانش (= شیرازه)
تعداد صفحات: ۱۳۶ صفحه.
اندازه‌ی صفحات: رقعی
عکس: دارد
شابک:  ۹۷۸۹۶۴۲۵۰۹۷۴۴ |   ISBN: 9789642509744

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: ۱۳۹۹/۰۹/۱۸ - دیجی‌کالا
* تاریخ مطالعه: مطالعه‌ی اول از جمعه ۹۹/۱۱/۱۷ ساعت ۱۳:۳۱ تا چهارشنبه ۹۹/۱۲/۱۳ ساعت ۱۰:۲۵

* معرفی و بررسی:

بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

این کتاب شامل خاطرات نویسنده در مورد اتفاقات قسمت غرب و شمال غربی ایران و بویژه شهر سقز از اواخر حکومت قاجار و جنگ جهانی اول تا قدرت گرفتن رضاخان پهلوی می‌باشد. 
به مسائل زیادی در کتاب اشاره شده که ارزش خواندن و وقت گذاشتن دارد. کتاب برای اولین بار در دهه ۳۰ شمسی چاپ شده است. 
وقتی نابسامانی و اوضاع گرانی داخل کتاب را که به دلیل نبود دولت مقتدر مرکزی و همچنین ظلم و بی‌رحمی مردم نسبت به همدیگر را خواندم به یاد امروز و اوضاع فعلی کشور افتادم. حکومت و دولت ، مردم را رها کرده و فقط به فکر چند میلیون کارمند و بازنشسته‌ی خودش است و فرت‌وفرت حقوق و مزایای آن‌ها را در مقابل گرانی اجناس بالا می‌برد و بقیه‌ی مردم را به حال خودشان رها کرده؛ خدا به داد اجاره‌نشین‌ها و مریض‌دارها برسد. عده‌ای هم که مشغول مخفی کردن انواع اجناس از غذایی و دارویی و رفاهی هستند تا قیمت را بالا ببرند و پول خون پدر به درک رفته‌اشان را از مردم گیج شده بگیرند! دقت می‌کنی ! بعد از این همه سال از تاریخ این کتاب ، اوضاع کشور تغییر چندانی نکرده است! یاللعجب.
لازم به گفتن است که متن کتاب از نظر ویراستاری و علائم نوشتاری ضعیف و همچنین جمله بندی آن هم ممکن است برای هرکسی به راحتی قابل فهم نباشد. 

 

 


الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
حبیب سهرابی
بیجار گروس
۱۳ اسفند ۱۳۹۹ خورشیدی

www.habibsohrabi.blog.ir
http://habibsohrabi.blog.ir/post/99 

 

 

 

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi

کتاب ایرانیان در مهاجرت چاپ ۱۳۸۱ نشر البرز

 

نام کتاب: ایرانیان در مهاجرت ( پناهنده به غرب بی ترحم )
نویسندگان: یدالله ذبیحیان - خسرو معتضد

نوبت و تاریخ چاپ: اول ، پاییز ۱۳۸۱
ناشر : نشر البرز
تعداد صفحات: ۳۹۸ صفحه.
اندازه‌ی صفحات: ۲۱×۱۴
عکس: دارد
شابک: ۹۶۴۴۴۲۳۳۸۰  |   ISBN: 964-442-338-0

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: ۱۳۹۹/۰۶/۱۱
* تاریخ مطالعه: مطالعه‌ی اول از روز سه‌شنبه ۹۹/۰۷/۰۱(۰۰:۳۷) تا سه‌شنبه ۹۹/۰۷/۲۲ (۰۰:۱۴)

* معرفی و بررسی:

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi

نام کتاب : تیمسار شاهنشاهی در خدمت کا.گ.ب

نویسنده: خسرو معتضد

 

نوبت و تاریخ چاپ: چاپ اول ، پاییز ۱۳۸۶

ناشر: نشر البرز ، تهران

تعداد صفحات: ۸۷۲ صفحه.

اندازه‌ی صفحات: 

عکس: دارد

شابک: ۹۶۴۴۲۵۳۳۲ | ISBN: 964-442-533-2

 

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: خرید اینترنتی در تاریخ ۹۸/۰۵/۲۲ - تحویل در تاریخ ۹۸/۰۵/۲۶ ( با هزینه‌ی پست ۲۷۵۰۰ - پرداخت هزینه به صورت کارت به کارت )

* تاریخ مطالعه: مطالعه‌ی اول از دوشنبه ۹۸/۱۲/۱۲ (۱۹:۰۱) تا جمعه ۹۸/۱۲/۲۴ (۱۹:۴۶)

جلد کتاب تیمسار شاهنشاهی

* معرفی و بررسی :

 

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi

نام کتاب : ایام انزوا ( جلد دوم خاطرات آیت اله خلخالی)
نویسنده: آیت الله حاج شیخ صادق خلخالی (۱۳۰۵-۱۳۸۲)

نوبت و تاریخ چاپ:  چاپ افست ( چاپ اول در ۱۳۸۰)
ناشر:  نشر سایه
تعداد صفحات:  ۳۵۲ صفحه.
اندازه‌ی صفحات: ۲۲/۵×۱۵
عکس: دارد
شابک:   ۹۶۴۵۹۱۸۰۳۰   |    ISBN: 964-5918-03-0

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: اوایل مهرماه ۱۳۹۸

* تاریخ مطالعه: مطالعه‌ی اول از  یکشنبه ۹۸/۰۸/۱۲ (۱۹:۱۷) تا چهارشنبه ۹۸/۰۸/۱۵ (۱۹:۰۴)

کتاب ایام انزوا جلد دوم خاطرات آیت اله خلخالی چاپ ۱۳۸۰ نشر سایه

 

 

* معرفی و بررسی :
بسم الله الرحمن الرحیم
این کتاب شامل مصاحبه‌های مرحوم خلخالی با روزنامه‌ها و جوابیه‌ها و نامه و مقاله‌های مرحوم خلخالی و همچنین اسامی اعدامی‌ها می‌باشد .

نکته‌ای که در قسمت مصاحبه‌ها وجود دارد ، وجود برخی تناقضات در بین سخنان مرحوم خلخالی با جلد اول خاطرات ایشان است که موجب تعجبم شد که چرا مرحوم خلخالی ، دست به سانسور و حذف آن‌ها نزده است!. به عبارت دیگر، ایشان تمام آن‌چه را که گفته است بدون ظاهرسازی و خود را دانا نشان دادن ، چاپ کرده است .
مطلب دیگری که در این کتاب فهمیدم اینکه قرار بر این بوده است اسامی و چهره‌ی قضات دادگاه‌های مربوط به محاکمه‌ی سران رژیم شاه به دلایل امنیتی مخفی بماند اما مرحوم خلخالی ، به خاطر رعایت نکردن حفاظت گفتار و یا سایر مسائل دیگر،در مصاحبه‌ای با روزنامه‌ها خود را لو داده است و  اعلام کرده که او رئیس دادگاه‌های انقلاب است . شاید به همین دلیل بوده که وقتی از مرحوم ابراهیم یزدی ، وزیر امو خارجه دولت بازرگان ، در مورد مرحوم خلخالی بعنوان رئیس دادگاه‌های انقلاب سۏال می‌شود ، مرحوم یزدی این موضوع را رد می‌کند که شاید به دو دلیل بوده باشد اول اینکه مرحوم یزدی به دلایل امنیتی نخواسته اسامی قضات را لو بدهد و یا اینکه خود مرحوم یزدی هم به دلایل امنیتی از اسامی قضات بی‌اطلاع بوده است.
مطلب دیگری که توجه‌ام را جلب کرد مطالب و محتوای کتاب با توجه به زمان چاپ آن است. با توجه به اینکه مرحوم خلخالی در سال ۱۳۸۲ فوت شده‌اند اما تمامی مطالب کتاب مربوط به همان دهه‌ی اول انقلاب است و از ایام انزوا (یعنی از سال ۱۳۶۹ که ایشان برای انتخابات مجلس رد صلاحیت شدند  تا ۱۳۸۰ ،زمان چاپ کتاب) خاطره‌ای در کتاب وجود ندارد و بیشتر مطالب کتاب هم در مورد دادگاه‌هایی است که مرحوم خلخالی قاضی آن بود‌ه‌اند. به عبارت دیگر، هیچ خاطره‌ای از ایام انزوای مرحوم خلخالی در این کتاب موجود نیست .
و مطلب آخر اینکه مرحوم خلخالی بعد از فوت امام از پست‌های سیاسی و مسئولیتی کنار گذاشته شد، البته در زمان امام هم ، مخالفانی داشته اما از حمایت امام برخوردار بوده است .

می‌توان گفت که کتاب ایام انزوا مربوط به اعدام‌های مرحوم خلخالی در کردستان و سایر شهرها و دو مقاله‌ی معروف او در مورد دهخدا و کوروش بزرگ است.

الحمدالله
حبیب سهرابی
بیجار گروس
۹۸/۰۸/۱۵

www.habibsohrabi.blog.ir 

http://habibsohrabi.blog.ir/post/73

 

کتاب ایام انزوا جلد دوم خاطرات آیت اله خلخالی چاپ ۱۳۸۰ نشر سایه

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi

نام کتاب : خاطرات آیت‌الله خلخالی( از ایام طلبگی تا دوران حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب اسلامی )

نویسنده: آیت‌الله حاج شیخ صادق خلخالی(۱۳۰۵-۱۳۸۲)

نوبت و تاریخ چاپ: چاپ افست ( چاپ اول ، اسفند ۱۳۷۹)
ناشر: نشر سایه
تعداد صفحات: ۵۳۴  صفحه.
اندازه‌ی صفحات:  ۱۵×۲۲/۵
عکس:  دارد
شابک:  ۹۶۴۵۹۱۸۲۵۱    |    ISBN: 964-5918-25-1

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: اوایل مهرماه ۱۳۹۸
* تاریخ مطالعه: مطالعه‌ی اول از  شنبه ۹۸/۰۸/۰۴ (۱۶:۱۱) تا  یکشنبه ۹۸/۰۸/۱۲ (۰۰:۴۰)

 

کتاب خاطرات آیت الله خلخالی جلد اول چاپ افست نشر سایه

* معرفی و بررسی :
بسم الله الرحمن الرحیم

چطور در مملکتی که این همه بیکار و دردمند و گرانی سرسام‌آور هست ، یک وزیر ، ۹ میلیون تومان حقوق می‌گیرد؟ مگر حکومت اسلامی نیست و برای رضای خدا و ادامه‌ی راه شهدا و آبادانی وطن ، قبول مسئولیت نکرده‌اند؟آیا این ، مبارزه با خدا و راه شهدا و نابودی وطن و در شیشه کردن خون هموطن نیست؟ اگر نیست پس چیست؟! وجدانن مگر یک وزیر چکار می‌کند که ماهی ۹ میلیون حقوق می‌گیرد؟ به لطف خدا هیچ چیزی هم سرجایش نیست. بیکاری و گرانی عمدی و بی‌عدالتی و تبعیض آگاهانه و پارتی و رشوه و آشنابازی و فساد و فحشا ...  بیداد می‌کند آن‌وقت چرا باید یک مسئول حقوق بگیرد؟ مگر در مقابل کار و زحمت ، حقوق پرداخت نمی‌شود؟ این حضرات چه خدمت و چه زحمتی می‌کشند که ماهی چند میلیون حقوق می‌گیرند؟ آیا پرورش باسن و جابجابجا کردن باسن از این میز و صندلی به آن میزوصندلی حق‌الزحمه دارد؟ اگر کسی می‌گوید : اینجوری نیست، اینها زحمت می‌کشند؛ می‌پرسم : پس چرا این همه مشکل در کشور وجود دارد؟چرا؟  اگر شما ازصبح تا شب ، انگشتت را به دیوار بتونی بکوبی، یا دیوار سوراخ می‌شود و یا انگشتت داغان می‌شود؛چطور امکان دارد که این حضرات این همه زحمت می‌کشند اما نه دیوار بتونی مشکلات کشور سوراخ می‌شود و نه انگشتشان آسیبی می‌بیند؟! من واقعا این را نمی‌فهمم.
اعتقاد دارم که هرکس ظلمی ببیند و به آن اعتراض نکند در آن ظلم ،شریک ظالم است. 
خاطرات مرحوم خلخالی را باید با توجه به شرایط زمانه‌ی خودش خواند! روزگاری مثل امروز که مفت‌خوری و بی‌عدالتی و پارتی و آشنابازی و فساد و فحشای حکومتی بر همه‌جا حکفرما بود و عاملین اول و آخر این مشکلات ، مسئولین کشور بودند؛ دقیقا مثل امروز! . صمیمانه و از قلبم امیدوارم که خداوند یکتا، حداقل به‌خاطر محاکمه‌ی مفت‌خورهای حکومت قبل، به‌ ایشان اجر شهادت عنایت فرماید.

این کتاب جلد اول خاطرات مرحوم « محمدصادق صادقی‌گیوی » معروف به «آیت‌الله خلخالی » ، اولین قاضی و حاکم شرع در حکومت جمهوری اسلامی ایران می‌باشد که شامل خاطرات ایشان از دوران طلبگی و از حدود سال‌ ۱۳۴۰ شمسی ، دوران تبعید و سال‌های پیروزی انقلاب و...  و توضیحاتی در مورد تعدادی از اعدام شدگان از سران حکومت شاه می‌باشد.

به طور کلی ، زندگی ایشان بعد از انقلاب شامل موارد زیر می‌باشد: ریاست دادگاه‌های اول انقلاب - مسئول دادگاه‌های مبارزه با مواد مخدر- نمایندگی مجلس- رد صلاحیت کردن ایشان برای نمایندگی مجلس بعد از فوت امام و آغاز ایام انزوا و گوشه‌نشین کردن ایشان - تدریس در قم .

 

 

مرحوم خلخالی در اول انقلاب، در حدود یکسال ، قاضی و حاکم شرع بوده و سپس استعفا داد. در دولت ابوالحسن بنی‌صدر، اولین رئیس‌جمهور پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مدتی هم بعنوان قاضی دادگاه‌های مربوط به مواد مخدر انتخاب شد که در نهایت استعفا داد. او قاطعیت در برخورد با مجرمین را جایگزین چشم‌پوشی و سهل‌انگاری با مجرمین کرده بود و به قول خودش دمار از روزگارشان درآورد. البته امروزه ، عده‌ایی نام بی‌عرضگی و سهل‌انگاری و چشم‌پوشی را رأفت‌اسلامی گذاشته‌اند و نام قاطعیت را خشنونت.
شاید بعضی‌ها بگویند با اعدام چیزی درست شد؟ میگویم : اعدام برای مجازات مجرم است و نه برای تربیت مجرم.  مرحوم خلخالی ، به دنبال مجازات مجرمین بود و نه تربیت و اصلاح آن‌ها( البته شاید همچین چیزی را مد نظر داشته؛ خدا عالم است). او قاضی شرع بود و نه نظریه‌پرداز اجتماعی یا اخلاقی. وظیفه‌ی او مجازات کردن بود و نه راه‌اندازی دانشگاه تربیت مسئولین و مجرمین گذشته و وجدانن هم وظیفه‌اش را به خوبی انجام داد. 
کسانی که دَم از انسانیت می‌زنند بگویند که آیا آدم‌هایی که بخاطر ظلم و بی‌لیاقتی این مسئولین ، حسرت به دل ماندند و در رنج و شرمندگی خود و خانواده‌اشان ماندند، آدم و انسان نبودند؟! آیا زجرکش کردن تعداد فراوانی از مردم در طول سال‌ها بی‌لیاقتی یک مسئول، انسانی است ؟!

می‌گویند که هویدا را نگه می‌داشتیم چون حرف‌های زیادی برای گفتن داشت!؟
به فرض که هویدا را هم سال‌ها زنده نگه می‌داشتند و او مانند "فردوست" کلی حرف در مورد شاه و حکومتش می‌زد  و کلی کاغذ سفید را سیاه می‌کرد، خوب این‌ها به چه دردی می‌خورد؟! میخواستیم چکارش کنیم؟ از نوشته‌های فردوست چه استفاده‌ای کرده‌ایم  و  چه دردی از کشور را دوا کرد؟! نمی‌خواهم بگویم صدرصد نگه داشتن هویدا اشتباه بوده ولی اینقدر هم زور زدن برای اینکه نباید اعدام می شد هم جای تعجب دارد!.

بیشترین مخالفت‌هایی که با مرحوم خلخالی می‌شود بر سر اعدام هویداست. فکر می‌کنم که دلیل این همه طرفداری از هویدا ، علاوه بر دشمنی با انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ، نشان دادن چهره‌ی خشن از جمهوری‌اسلامی و سیاسی کردن موضوع و مخالفت با دین اسلام است و شاهد این ادعا ، طرفداری و تحریک رادیوها و شبکه‌های خارج از ایران است ؛ جالب اینجاست که بسیاری از کسانی‌که از خلخالی بدگویی میکنند و از هویدا طرفداری می‌کنند، مسلمان و مسلمان زاده هستند و دلیل این طرفداریشان هم حق‌گویی و طرف حق را گرفتن نیست بلکه تأثیرپذیری از گفته‌ها و حرفهای شبکه ها و رادیوهای ضد دین خارج نشین است!. 
بدون شک مرحوم خلخالی اشتباهاتی داشته است اما برخورد او با رؤسای حکومت شاه و بویژه امیرعباس هویدا ، کار اشتباهی نبوده است.
جالب اینجاست که اگر از دید یک ضد انقلاب و یا یک سلطنت‌طلب به اعدام هویدا نگاه کنیم ، باید از مرحوم خلخالی متشکر بود و نه متنفر !؟ چونکه اقدامات هویدا و آدم‌هایی مثل او بود که موجب به وجود آمدن نارضایتی در مردم و انقلاب و رفتن شاه شد ; پس ، از این دید هم کار مرحوم خلخالی درست بوده است ; پس چرا اینقدر به خلخالی بد می‌گویند؟!

هویدا توسط حکومت شاه بازداشت شد و از نظر حکومت شاه هم مجرم بود حالا چرا امروزه عده‌ایی برای او سینه می‌زنند و برای او دلسوزی می‌کنند را باید رمزگشایی کرد ؟

 

می‌گویند که خلخالی عده‌ایی بی‌گناه را اعدام کرد!؛ باید پرسید که بی‌گناه از دید چه کسی؟! از نظر انقلاب مردم ایران یا از نظر دشمنان انقلاب! ؛ بدون شک این دو نظر و دیدگاه با هم متفاوت و متضاد هستند. آن‌ها که از نظر انقلاب مجرم بودند از نظر ضدانقلاب و رفیق رفقایشان بی‌گناه هستند!.  خلخالی ، خشم مردمانی بیچاره و درمانده بود که سال‌ها تحت ظلم و ستم بودند. البته بدون شک اشتباهاتی داشته است.
بدنام کردن  خلخالی ، یک درس عبرت برای مسئولین بعدی جمهوری‌اسلامی‌ایران داشت و آن این بود که هرکس به وظیفه‌ی انقلابیش عمل کند و در مقابل گرفتن حقوق، کاری به نفع مردم و انقلاب انجام دهد به بدنامی خلخالی گرفتار می‌شود! .

کاش یه مو از این آدم در بدن سایر مسئولان جمهوری اسلامی بود. یکی از  کسانی که در جمهوری اسلامی حقوق حلال گرفت و به همون اندازه و بیشتر هم کار کرد همین آدم بود. تا روزی هم که زنده بود هم مسئولیت کاراشو  به عهده گرفت و هم زمین و زمان و امام و انقلاب و مردم و موقعیت و ... را مقصر و عامل و بهانه‌ی کارهایش قرار نداد. زندگی این آدم نشون داد در جمهوری اسلامی، اگه کسی از ته دل کار کنه ، همه باهاش لج میفتن، پس باید دزد و دروغگو بود تا همه ازت خوششون بیاد.
خدا رحمتش کنه.

اما مطالبی در مورد کتاب:
+ کتابی بود که از خواندن آن لذت بردم و مطالب کتاب در بعضی مواقع ، هیجانی و در بعضی مواقع با وجود جدی بودن شامل طنز هم می‌شود که نشان از شوخ‌طبع بودن شیخ خلخالی دارد.
+ در مورد تیراندازی  خلخالی به یک پسر ۱۵ ساله در قم ، مطالبی شنیده و یا خوانده بودم که در این کتاب به این موضوع اشاره‌ای نشده است.
+ به نظر می‌رسد که کتاب ، ویراستاری نشده است ; در برخی پاراگراف‌ها معنای جملات نامفهوم است و یا فعل بکار رفته ، ایجاد ابهام می‌کند و یا کلمات به طور ناقص و یا نادرست بکار رفته‌اند ، ضمن اینکه برخی اشتباهات تایپی نیز وجود دارد; البته تمام اینها طوری نیست که خواننده را از خواندن کتاب منصرف کند و خیلی زیاد هم نیست .
+ ازهاری گوساله ، بگو باز هم نواره ، نوار که پا نداره .
+ در مشخصات کتاب ، تعداد صفحات ۵۵۰ صفحه نوشته شده ولی تعداد صفحات کتاب ۵۳۶ صفحه است; چیزی که من متوجه شدم این است که به احتمال زیاد اندازه‌ی صفحات کتاب در چاپ‌اول از چاپ‌های بعدی کوچکتر بوده و در چاپ‌های بعدی اندازه‌ی صفحات کتاب بزرگتر شده و لذا تعداد برگ‌ها کمتر شده است ; البته دقیق نمی‌دانم این حرفم درست است یا غلط! و یا چاپ‌های بعدی کتاب حذفیات دارد یا خیر، ولی در سایت ویکی‌پدیا متوجه شدم مثلا مطلبی که در چاپ اولیه‌ی کتاب در فلان صفحه بوده در چاپ‌های بعدی در صفحه‌ی دیگری است : نه به این معنی که جابجا شده بلکه به این معنی که با بزرگتر شدن اندازه کتاب ، صفحات کتاب کمتر شده است.  یادم است که چندین سال پیش- شاید در حدود ۱۰ سال پیش - در یکی از خیابان‌های مرکزی شهر سنندج ، یک کتابفروش کنار خیابان ، یک جلد از خاطرات مرحوم خلخالی را برای فروش گذاشته بود، چیزی که در ذهنم هست این است که اندازه‌‌ی صفحات ( با تعداد صفحات اشتباه نشود) آن کتاب از این کتابی که الان دارم کوچکتر بود. البته امروز از اینکه آن کتاب را نخریدم متأسف هستم.
+ در صفحه صدونود شش کتاب، مرحوم خلخالی از بی‌توجهی به کارگران معادن و عدم رسیدگی به آنها در حکومت شاه سخن می‌گوید جالب اینکه بعد از گذشت چهل سال از انقلاب همچنان کارگران معادن در سختی به سر می‌برند و همین چند سال پیش هم بر اثر ریزش معدن تعدادی از آنها کشته شدند و همچنین چند سال پیش هم از اخبار تلویزیون گزارشی از کم بودن حقوق کارگران معادن شهر قم پخش شد که جای تأمل و تفکر دارد.
+ مرحوم خلخالی در دهه‌ی ۳۰ شمسی برای روضه‌خوانی به روستای " خوش‌مقام " شهر بیجار  مسافرت کرده است .
+ نام فرزندان مرحوم خلخالی طبق نوشته‌های این کتاب شامل : مسعود، مریم ، منیره ، زهرا می‌باشد.
+ اسامی برخی خیابان‌ها و میدان‌های تهران در قبل و بعد از انقلاب بر اساس مطالب کتاب : پادگان عشرت آباد = پادگان ولی‌عصر ‌(عج) - خیایان شاهرضا = خیابان انقلاب - میدان ارک ‌= میدان ۱۵ خرداد - خ. شاهپور = خ. وحدت اسلامی - خ.سیروس = خ. مصطفی خمینی - خ.ژاله (یا شاید خ. فرح ) = خیابان ۱۷ شهریور - میدان ژاله = میدان شهدا - میدان فوزیه = میدان امام حسین (علیه‌السلام) - جزیره حاج صلبوح = جزیره مینو ( در جنوب کشور) - بندر پهلوی = بندر انزلی - خیابان چهار مردان = خیابان فلسطین ( در شهر قم) - میدان شهیاد = میدان آزادی - مدرسه سپه‌سالار = مدرسه شهید مطهری - خ. عین‌الدوله = خ.ایران .

+ در بخش کمی از خاطرات که مرحوم خلخالی ، خودش  حضور نداشته و بر اساس شنیده‌ها بوده است اشتباهاتی وجود دارد.


الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
حبیب سهرابی
بیجار گروس

۱۲ آبان ۱۳۹۸

www.habibsohrabi.blog.ir
http://habibsohrabi.blog.ir/post/72

 

کتاب خاطرات آیت الله خلخالی جلد اول چاپ افست نشر سایه

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi

نام کتاب: نیروی دلتا ( از پلی‌می تا طبس )
نویسندگان: چارلی بکویث ( فرمانده عملیات نافرجام طبس ) و دونالد ناکْس
مترجم: رضا فاضل زرندی

Delta force
by: Col. Charlie A. Beckwith
USA (Ret.) and Donald Knox
American hostage Crisis in Iran 1984

نوبت و تاریخ چاپ: چاپ سوم ۱۳۶۸ ( چاپ اول ۱۳۶۵ )
ناشر : مؤسسه انتشارات امیرکبیر
تعداد صفحات: ۴۶۴ صفحه.
اندازه صفحات: ۲۲×۱۴
عکس : دارد
شابک: ندارد

* محل نگهداری کتاب: کتابخانه‌ی هلال ‌احمر شهر بیجار

* تاریخ مطالعه‌ : مطالعه‌ی اول از شنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۸ ( ۰۱:۳۴ ) تا جمعه ۳ آبان ۱۳۹۸ (۲۳:۳۰).

 

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi

نام کتاب: چمدان
نویسنده: بزرگ علوی

نوبت و تاریخ چاپ: چاپ سوم ۱۳۸۵
ناشر : مؤسسه انتشارات نگاه
تعداد صفحات: ۱۷۳ صفحه.
اندازه صفحات: ۲۱×۱۴/۵
عکس : ندارد
شابک:  ۹۶۴۶۷۳۶۱۳۰ | ISBN : 964-6736-13-0

* محل نگهداری کتاب: کتابخانه‌ی هلال‌احمر شهر بیجار

* تاریخ مطالعه‌ : مطالعه‌ی اول در روز شنبه ۹۸/۰۷/۲۷ از (۱۴:۱۸) تا (۲۳:۳۶)

کتاب چمدان نوشته بزرگ علوی
* معرفی و بررسی:
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
این کتاب ، شامل ۷ داستان می‌باشد که بیشتر داستان‌ها، دارای پس‌زمینه‌ی عاشقانه و خاطرخواهی است‌.
جالب‌ترین آن، داستان اول و داستان آخر بود، مابقی داستان‌ها زیاد به دلم ننشست، ضمن اینکه داستان آخر را در کتاب « ورق‌پاره‌های زندان » خوانده بودم.

 

فهرست: چمدان - قربانی - عروس هزار داماد - تاریخچه‌ی اتاق من - سرباز سربی - شیک‌پوش - رقص مرگ.


الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
حبیب سهرابی
بیجار گروس
۹۸/۰۷/۲۷

www.habibsohrabi.blog.ir
http://habibsohrabi.blog.ir/post/69

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi

نام کتاب: تسخیر لانه جاسوسی ( خاطرات یکی از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام )
نویسنده: سید محمدهاشم پوریزدان‌پرست (۱۳۳۴- )

Taking over the den of spies ( memoirs of one of the students followers of the line of Imam )
By: DR. Sayyed Mohammad Hashem Pouryazdanparast
The Center for: Islamic Revolution Documents
March 2012

نوبت و تاریخ چاپ: چاپ اول ، زمستان ۱۳۹۰
ناشر : مؤسسه فرهنگی و هنری مرکز اسناد نقلاب اسلامی
تعداد صفحات:  ۲۵۶ صفحه.
اندازه صفحات: ۲۴×۱۶/۵
عکس : دارد
شابک:  ۹۷۸۹۶۴۴۱۹۵۶۰۰ | ISBN : 978-964-419-560-0

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: یکشنبه ۱۳۹۸/۰۷/۰۷

* تاریخ مطالعه‌ : مطالعه‌ی اول از شنبه ۱۳ مهر ۹۸ (۱۹:۳۰) تا چهارشنبه ۱۷ مهر ۹۸ (۲۳:۳۳)

 

کتاب تسخیر لانه جاسوسی نوشته دکتر پوریزدانپرست
* معرفی و بررسی:
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
این کتاب، بیشتر به شکل یک مقاله و گزارش است و نه خاطرات؛ خاطرات نویسنده‌ی کتاب شاید در حدود یک صفحه باشد. می‌توان گفت بیشترین مطالب کتاب شامل شرایط و اوضاع ایران در فاصله‌ی بین پیروزی انقلاب تا حمله به سفارت امریکا ( یا به عبارت دیگر علل حمله به سفارت امریکا) ، مختصری از نحوه‌ی تسخیر سفارت و وسایل یافته شده در آنجا که نشان‌دهنده‌ی جاسوسی امریکایی‌ها در زیر پوشش سفارت می‌باشد و همچنین بیانیه‌ی گروه‌های مختلف در حمایت از اقدام دانشجویان می‌باشد.
در واقع اگر کسی می‌خواهد بداند که شرایط کشور در آنروزها چگونه بوده که منجر به حمله‌ی دانشجویان به سفارت امریکا شد و چه گروهایی از اقدام دانشجویان حمایت کردند، این کتاب را بخواند.
نویسنده برای مستند کردن وقایع به روزنامه‌های آن‌روزها استناد نموده و وقایع را تقریبا به صورت روزشمار بیان کرده است.
و اما چند نکته در مورد کتاب:
+یک نکته در مورد چاپ کتاب اینکه، نداشتن نشانه‌گذاری‌های نوشتاری از جمله ویرگول و پرانتز برای نقل‌قول‌ها، و همچنین جمله‌های بلند و طولانی ،خواندن و فهم مقداری از مطالب را  برایم کمی مشکل کرد.
+همچنین قسمت‌های پایانی کتاب که شامل بیانیه‌هاست برایم خسته کننده بود.
+یک نکته‌ی دیگر اینکه در مورد گروگان‌ها و مسائل مربوط به آن‌ها، مطالبی در کتاب نیامده است.
+ مطلب دیگر اینکه ، کتابی با نام « روز خدا» از همین نویسنده چاپ شده است که وقتی فهرست مطالب دو کتاب را با هم مقایسه کردم ، فهمیدم که دو کتاب ، یکی هستند فقط کتاب روز خدا کمی تکیمل‌تر است؛ اینکه چرا با فاصله‌ی یک سال، یک کتاب با دو عنوانِ متفاوت چاپ شده برایم جای تعجب و تأسف دارد. امیدوارم که بودجه‌ی انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی و انتشارات سوره‌ی مهر ، دولتی نباشد!.

 لَعْنَةُ اللّٰهِ عَلَى الظَّالِمِینَ

الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
حبیب سهرابی
بیجار گروس
جمعه ۱۹ مهر ۹۸
www.habibsohrabi.blog.ir

http://habibsohrabi.blog.ir/post/67

​​​​​​کتاب تسخیر لانه جاسوسی

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi

نام کتاب: تسخیر ( اولین روایت مکتوب از درون سفارت تسخیر شده آمریکا در تهران )
نویسنده: معصومه ابتکار
مترجم: فریبا ابتهاج شیرازی

TAKEOVER IN TEHRAN
The inside story of the 1979 U.S. embassy capture
Massoumeh Ebtekar

نوبت و تاریخ چاپ: چاپ سوم ، ۱۳۹۵ ( چاپ اول : ۱۳۷۹ )
ناشر : انتشارات اطلاعات
تعداد صفحات: ۳۴۸ صفحه.
اندازه صفحات: ۱۵×۲۲
عکس : ندارد
شابک:  ۹۷۸۹۶۴۴۲۳۴۵۵۲ | ISBN : 978-964-423-455-2

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: یکشنبه ۱۳۹۸/۰۷/۰۷ 

* تاریخ مطالعه‌ : مطالعه‌ی اول از یکشنبه ۹۸/۰۷/۰۷ (۲۲:۴۷) تا چهارشنبه ۹۸/۰۷/۱۰ (۲۰:۳۲)

کتاب تسخیر نوشته معصومه ابتکار چاپ سوم
* معرفی و بررسی:
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

این کتاب شامل خاطرات نویسنده از دوران تسخیر سفارت امریکا در تهران که بعد به لانه‌ی جاسوسی معروف شد می‌باشد. طبق مطالب کتاب، خانم ابتکار چند روز بعد از تسخیر سفارت و به درخواست یکی از دانشجویان و به دلیل تسلط به زبان انگلیسی و به عنوان مترجم ، به سفارت دعوت می‌شود و به این ترتیب به ماجرای تسخیر سفارت و دانشجویان مسلمان پیرو خط امام وارد شده است . او به اسم مستعار « خواهر مری » (مریم) در خارج از کشور و در بین گروگان‌ها معروف بوده است.
 کتاب برای مخاطبان خارجی بخصوص مخاطبان آمریکایی نوشته شده و نام اصلی کتاب « تسخیر در تهران » می‌باشد و متن اصلی به زبان انگلیسی می‌باشد. 
خاطرات به صورت روزشمار و تاریخ دقیق نمی‌باشد و در مورد گروگان‌ها و فعالیت‌هایشان کمتر نوشته شده اما در مورد دلایل اشغال سفارت و فعالیت‌ها و اقدامات دانشجویان و کشف اسناد جاسوسی منبع خوبی می‌باشد ؛ البته با توجه به اینکه این کتاب برای مخاطب خارجی نوشته شده اما اوضاع و شرایط و مشکلات و درگیری‌های آن‌روزها به خوبی تشریح و بیان نشده است و به نظر من برای خواننده‌ی خارجی و حتی نسل جوان داخلی ، نارسا و غیرقابل درک است . کتاب « تسخیر لانه جاسوسی » نوشته‌ی سیدمحمدهاشم پوریزدانپرست، منبع خوبی برای درک شرایط آنروز می‌باشد.


کتابی است زیبا و دلچسب اما متأسفانه ، جناح‌بازی وسیاسی کاری، از زیبایی و مفید واقع شدن کتاب می‌کاهد. 
می‌توان گفت که مطالب کتاب به دنبال تاریخ‌سازی و به اصطلاح ″سنگین کردن وزنه ″ برای جناح ″ اصلاح‌طلبان″ است.
مطالبی که در مورد گروگان‌ها در کتاب آمده شامل: دیدار و ملاقات مادر یکی از گروگان‌ها از ایران و پسرش - چند خطی در مورد ۲ گروگان‌ زن - فرار بیل بلک و یکی دیگر از فرار ها - رادیوی دزدیده شده - دلیل مصاحبه و فیلمبرداری از گروگان‌ها قبل از آزاد شدن . در مورد ۶ امریکایی که با کمک سفارت کانادا از ایران فرار کردند مطلبی نیامده است. 
کتاب فاقد عکس و تصویر می‌باشد که با توجه به تصاویر موجود از آن روزها ، جای تعجب دارد و اضافه کردن عکس به کتاب بر جذابیت آن می‌افزود. 

اما مطالب سیاسی کتاب: 
مطلبی که در مورد تسخیر سفارت آمریکا در چند دهه‌ی گذشته مورد کند و کاو و بررسی قرار نگرفته ، تبعات آن و مشکلات کشور بعد از این ماجراست و جالب این که خانم ابتکار هم تقریبا به طورمستقیم به این موضوع اشاره می‌کند. 

عملکرد و رفتار دانشجویان سال ۱۳۵۸  و یا به قول خانم ابتکار و آقای موسوی‌خوئینی‌ها، اصلاح‌طلبان امروز ، در اشغال سفارت امریکا و گروگانگیری کارمندان و جاسوسان آنجا، برای ایران و بیشتر مردم !، گران تمام شد و جنگ نظامی ، تحریم و جنگ اقتصادی که تا امروز هم ادامه دارد ، ازدستآوردهای آن بود . اینجاست که ارزش حدیث :  مؤمن ، عاقل و چیز فهم و محتاط است.(قال رسول الله (ص): المؤمن کیس الفطن الحذر :  منبع ) معلوم می‌شود چراکه به جای تندروی  باید با میانه‌روی و زیرکی به جنگ دشمن می‌‌‌‌‌‌‌‌رفتیم.

چند دهه بعد از اشغال سفارت آمریکا ، اصلاح‌طلبان ،آن اقدام را که خودشان مرتکبش شدند - و مشکلات بسیاری را برای کشور به وجود آورد- اشتباه می‌دانند و جالب اینکه امروزه حل مشکلات کشور را به ارتباط و مذاکره‌ی با آمریکا گره زده‌اند! جالب‌تر اینکه همان زمانی که این جماعت ، سفارت آمریکا را اشغال کرده بودند،‌بودند عده‌ایی که می‌گفتند که این کار درست نیست چراکه برای حل مشکلات کشور به ارتباط با آمریکا نیاز داریم؛ امّا این جماعت، چند دهه‌ی بعد و بعد از تحمیل مشکلات و دردهای فراوان به ملت و مملکت ، تازه می‌خواهند به سال ۵۸ برگردند و بعد از تحقیرآمریکا ، با این کشور ارتباط برقرار کنند! حالا فکر کنید به آن شعار « به عقب بر نمی‌گردیم » .

 اما امروز چه چیزی مهم است؟ 

امروز مهم این است که بفهمیم : دانشجویان آن‌روز و اصلاح‌طلبان امروز ( و یا هر اسم و عنوان وجناحی ) که ″ هدفشان ارتباط با آمریکاست ″ ، آیا در هدفگذاریشان اشتباه نمی‌کنند همانطور که در سال ۵۸ و در ماجرای گروگانگیری اشتباه کردند؟!  از کجا معلوم که اینکار امروزشان هم اشتباه نباشد و چند دهه‌‌ی بعد بفهمند و بفهمیم که اشتباه کرده‌اند و در طول این مدت ، عمر و زندگی و عزیزانمان گرفتار و گروگان اشتباه این عده شوند ؟ دردآورش اینجاست که تاوان اشتباهاتشان را ما و عزیزانمان باید بدهیم و حقوق و لذت و جایگاه اجتماعی و پاداش و لذتش را آن‌ها و عزیزانشان می‌برند! . آن‌روز در تسخیر سفارت آمریکا داغ بودند و امروز هم برای ارتباط با آمریکا داغ هستند !

 

خانم ابتکار در فصل آخر کتاب به تعریف و تمجید از دوره‌ی ریاست‌جمهوری آقای خاتمی پرداخته و آن را گل وبلبل ثبت فرموده‌اند! اگرچه آن‌موقع دانش‌آموز دوره‌ی راهنمایی بودم و از مسایل سیاسی آگاهی چندانی نداشتم و به لطف سوءاستفاده‌ی یکی از معلمین دوره‌ی راهنمایی ، کمی - در حدود چند پوستر- برای آقای خاتمی تبلیغ کردم و بعد هم به عنوان رأی اولی به ایشان رأی دادم اما بعید می‌دانم برای من و خانواده‌هایی مثل خانواده‌ی من ، چنان دوران گل و بلبلی بوده باشد البته مطمئنا برای خانم ابتکار و خانواده‌هایی امثال خانواده‌ی ایشان - در هر دولت و حکومتی - وضع به گونه‌ایی دیگر بوده و هست. این تعریف‌ها ، من را به یاد دولت فعلی ، دولت تدبیر و امید ،انداخت و مشت نمونه‌ی خروار است. 

در همین دولت تدبیر و امید، حرف از افزایش قیمت‌ها با شیب ملایم می‌زدند اما قیمت اجناس به صورت ماهانه ، هفتگی ، روزی ، ساعتی و یهویی چند برابر شد ؛ در همین مواقع ، حرف از کاهش نرخ تورم می‌زدند ، وقتی می‌پرسیدند : چطورنرخ تورم کاهش یافته اما قیمت اجناس بالا رفته ؟ می‌فرمودند : کاهش نرخ تورم به معنای کاهش قیمت اجناس نیست بلکه یعنی قیمت اجناس ، یهویی بالا نمیره بلکه آروم آروم گران میشه !!! . و امّا ، اما آنروزی که افزایش قیمت اجناس،بخصوص اجناس ضروری و مورد نیاز مردم ، باعث آزار و نارضایتی اکثر مردم بود ( و حالا هم هست ) ، سر وصدایی راه انداخته بودند برای کنترل قیمت خودرو ! ( دقت کردی چی شد؟ ) جالب اینکه درنهایت قیمت خودرو هم افزایش چند برابری یافت .  بگذریم از حرف زدن در مورد قیمت رب گوجه‌فرنگی  که قرار است تا دو ماه دیگر کاهش یابد.  حالا یک سؤال از شما ، شما خواننده‌ی این نوشته دارم : اگر این جماعت ! ده-بیست سال دیگر ، بخواهند کتابی در مورد امروز و دولت آقای حسن روحانی چاپ کنند ، چه چیزی می‌نویسند؟!

 اگر نوشتند که این دوران ، چنین و چنان عالی بود البته دروغ ننوشته‌اند ، بله عالی بود اما برای خودشان و ثروتمندان ونورچشمی‌ها و طرفدارانشان ؛ چرا که به لطف دولتشان ، قیمت دارایی‌هایشان چند برابر شده و میزان دست‌مزدها وحقوقشان افزایش یافته و « ... سطح زندگی اکثر مردم بهتر شده است ...»(ص۳۳۲).

 

 

الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ و لَعْنَةُ اللّٰهِ عَلَى الظَّالِمِینَ

حبیب سهرابی

بیجار گروس

پنج‌شنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۸
۱:۲۹ بامداد

www.habibsohrabi.blog.ir

 

کتاب تسخیر نوشته معصومه ابتکار چاپ سوم

 

 

 

 

 

 

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi

نام کتاب: ۴۴۴ روز( خاطرات گروگانها از دوران تسخیر لانه جاسوسی امریکا)
گردآورنده: تیم ولز
مترجم: دکتر حسین ابوترابیان

444 Days : The Hostages Remember
Compiled by : Tim Wells
Pub. by : Harcourt Brace Jovanovich, New York , 1985.


نوبت و تاریخ چاپ: دوم ، بهار ۱۳۶۸
ناشر : مرکز نشر فرهنگی رجاء
تعداد صفحات: ۶۹۶ صفحه.
اندازه صفحات: ۲۱×۱۴
عکس : دارد
شابک: ندارد

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: شنبه  ۹۸/۰۶/۰۲ 

* تاریخ مطالعه‌ : مطالعه‌ی اول از شنبه ۹ شهریور ۱۳۹۸ (۲۲:۳۰) تا چهارشنبه ۳ مهر ۹۸ (۲۲:۳۶)

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi

نام کتاب: مأموریت در ایران
نویسنده: ویلیام سولیوان ( آخرین سفیر آمریکا در ایران )
مترجم: محمود مشرقی

Mission To IRAN
William h. Sullivan

نوبت و تاریخ چاپ: چاپ سوم، بهمن ۱۳۶۱
ناشر : انتشارات هفته ( خردمند جنوبی، آذرشهر، نبش فریدونشهر، شماره۲۳ ، طبقه ششم، تلفن: ۸۳۶۳۶۴)
تعداد صفحات: ۲۰۰ صفحه.
اندازه صفحات:۲۱×۱۵
عکس : ندارد
شابک:   ندارد

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: روز چهارشنبه، ۱۳۹۶/۱۰/۰۶ (کتابخانه عمومی شماره ۲ بیجار ، معاوضه با کتاب)

* تاریخ مطالعه‌ : مطالعه‌ی اول از شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۸ (۱۶:۰۶) تا شنبه ۹ شهریور ۱۳۹۸ (۱۷:۳۳).

کتاب ماموریت در ایران نوشته ویلیام سولیوان ترجمه محمود مشرقی


* معرفی و بررسی:
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
این کتاب، خاطرات آخرین سفیر کشور ایالات متحده‌ی آمریکا از دو سال مأموریتش در ایران می‌باشد. این دوسال، همزمان با سقوط رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران می‌باشد که بر ارزش خواندن کتاب افزوده است. لازم به ذکر است که او، تقریبا یکسال قبل از تسخیر سفارت توسط دانشجویان پیرو خط امام ، از ایران خارج می‌شود و استعفا می‌دهد.

ترجمه ، روان و قابل فهم می‌باشد که جا دارد از مترجم کتاب، تشکر شود.


 خاطرات ویلیام سولیوان ، شامل اطلاعاتی تقریبا جامع و جالب از اوضاع ایران در دوران حکومت شاه و به ویژه ۲ سال پایانی حکومتش - از جنبه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، نظامی، وابستگی به امریکا و غیره- می‌باشد. تسلط و آگاهی نویسنده از اوضاع و احوال ایران، خیره کننده می‌باشد و می‌توان گفت که این کتاب ، سندی است بر اینکه امریکایی‌ها در ایران ، علاوه بر هر فعالیت دیگری، به جمع‌آوری اخبار و اطلاعات و در یک کلمه به جاسوسی هم مشغول بوده‌اند چرا که اطلاعات یک سفیر و تلاش او برای بدست آوردن اخبار و اطلاعات در این حد ، حیرت انگیز است!.

+ فهرست مطالب کتاب: اشاره - مقدمه نویسنده - مأموریت تهران - تهیه مقدمات در واشنگتن - ورود به تهران - نخستین دیدار با شاه - دیدارهای سیاسی - اقتصاد ایران - نیروهای مسلح ایران - اسلام شیعه - ساواک - بازرگانان، نفت و روشنفکران - آواکس و اوپک - دید و بازدیدهای رسمی - غرش طوفان - ایام مرخصی - حکومت نظامی و کشتار - عقب نشینی گام به گام ( تغذیه تمساح ) - دولت نظامی - مانورهای سیاسی - فرستادگان واشنگتن - فکر کردن به آنچه فکر کردنی نیست- مأموریت إلْیوت- مأموریت هایزر - بحران عمیق تر می‌شود - حمله به سفارت - عاقبت کار - متمم - فهرست اعلام.

 

عکس روی جلد کتاب ، مربوط به فصل « حمله به سفارت » می‌باشد.


یکی از فواید خواندن اینگونه کتاب‌ها، مقایسه‌ی اوضاع و احوال قبل و بعد از انقلاب و بررسی عملکرد مسئولین است. شاید امروزه از نظر نظامی و دخالت‌های بیجا ( که این کتاب، سندی برای این حرف است)، به امریکا وابسته نباشیم اما مطمئنا ، بی‌عدالتی و تبعیض و بسیاری مسائل اجتماعی دیگر ، همچنان وجود دارد!.
 لَعْنَةُ اللّٰهِ عَلَى الظَّالِمِینَ


الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
حبیب سهرابی
بیجار گروس
۹ شهریور ۱۳۹۸

www.habibsohrabi.blog.ir

 

صفحاتی از کتاب مأموریت در ایران نوشته ویلیام سولیوان ترجمه محمود مشرقی چاپ انتشارات هفته سال۶۱

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi