🔏ڪٺابخانه‌ی خصوصےحبٻب سهرابـے

استفاده از مطالب وبلاگ فقط با ذکر صلوات حلال است

🔏ڪٺابخانه‌ی خصوصےحبٻب سهرابـے

استفاده از مطالب وبلاگ فقط با ذکر صلوات حلال است

🔏ڪٺابخانه‌ی خصوصےحبٻب سهرابـے

« بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ »
‹« اَللَّهُمَّ صَلِّ‌عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ‌مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ »›

🚨 هرگونه استفاده از مطالب این وبلاگ به شرط ذکر صلوات حلال است.

* برای دیدن تصاویر با کیفیت بهتر ، بر روی آن‌ها کلیک/لمس کنید و در ادامه دریافت نمایید.

* اندازه‌ی کتاب ( عدد بزرگ : طول کتاب ؛ عدد کوچک: عرض کتاب ):
رقعی ۱۴/۸ × ۲۱
وزیری ۱۶/۵ × ۲۳/۵
پالتویی کوچک ۱۰ × ۱۹
پالتویی بزرگ ۱۱/۵ × ۲۲
جیبی ۱۱ × ۱۵
نیم جیبی ۸ × ۱۱/۵
جیبی رقعی ۱۴ × ۱۰/۵
رحلی ۲۱ × ۲۸
رحلی سلطانی ۲۴ × ۳۳
خشتی بزرگ ۲۲ × ۲۲
خشتی کوچک ۱۹ × ۱۹

*** اصل ۲۳ قانون اساسی:
تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ‌کس را نمی‌توان به صرف داشتن عقیده‌ای مورد تعرض و موُاخذه قرار دارد.
_______«»_______

--------------------------
اَللَّهُمَّ صَلِّ‌عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ‌مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ

حرف‌های مهم
طبقه بندی موضوعی
نوشته‌های قبلی
آخرین نظرات
  • ۱۴ فروردين ۰۳، ۰۰:۳۰ - hassan
    good
پیوندهای مفید و لازم

۴۰ مطلب با موضوع «سرگذشت،زندگینامه،خاطرات، سفرنامه، مقاله :: ایران» ثبت شده است

کتاب بچه های کوهستان خاطرات سید رضا موسوی چاپ ۱۳۹۵


نام کتاب: بچه های کوهستان ( خاطرات سید رضا موسوی )
به کوشش: احمد دهقان
نوبت و تاریخ چاپ: اول ، ۱۳۹۵
ناشر : انتشارات سوره مهر
تعداد صفحات:  ۱۳۶ صفحه.
اندازه‌ی صفحات: رقعی
عکس: ندارد
شابک: ISBN: 978-600-03-0200-9

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: ۱۴۰۰/۰۶/۲۱ یکشنبه ، خرید از سایت پاتوق کتاب فردا ۸۵۵۰ تومان
* تاریخ مطالعه: مطالعه‌ی اول از جمعه ۱۴۰۰/۰۷/۱۶ ساعت ۱۰:۲۸ تا شنبه ۱۴۰۰/۰۷/۱۷ ساعت ۱۸:۲۹

* معرفی و بررسی:

بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

این کتاب، شامل خاطرات یک سرباز ارتش است که در آخرین روز خدمت سربازی‌اش و قبل از آغاز جنگ تحمیلی، به دست نیروهای ضد انقلاب ، اسیر و تحویل نیروهای عراقی می‌شود.
او پس از چندین ماه اسارت در عراق، موفق به فرار از زندان می‌شود و اولین اسیر ایرانی است که از زندان ‌های عراق فرار می‌کند. این کتاب با نام دیگری هم به چاپ رسیده که کاملتر است و آنطور که متوجه شدم شامل عکس نیز می‌باشد اما قیمت بالاتری دارد به اسم « نام: سید رضا» به کوشش رضا جمشیدی. سه اسیر ایرانی در این فرار ، موفق به بازگشت به ایران شدند.
کتاب دیگری هم با نام «فرار از موصل» وجود دارد که آن هم شامل خاطرات یک اسیر ایرانی است که موفق به فرار از اردوگاهی در موصل می‌شوند. در این فرار ، دو اسیر ایرانی موفق به فرار شدند که این کتاب خاطرات یکی از این دو نفر است و من فکر کردم که کتاب« بچه‌های کوهستان» ، خاطرات نفر دوم است که الان متوجه شدم که اینگونه نیست.

اسرای ایرانی در عراق ، سرگذشتهای متفاوتی داشتند که ای کاش خاطرات هر دسته‌ و گروهی بدون حذف و لاپوشانی ، ثبت و چاپ می‌شد؛ آنهایی که تمام مدت اسارت را صبر و مقاومت کردند، آنهایی که پس از سالها اسارت ، به امید دیدن خانواده هایشان ،به مجاهدین خلق پیوستند اما جور دیگر اسیر شدند، آنهایی که در اسارت به روش‌های مختلف به شهادت رسیدند و ... .
چندین سال پیش، در اتوبوسی که به طرف تهران می‌رفت، با فردی به فامیلی « پاشازاده» همسفر بودم. پرسید : متولد چه سالی هستی؟ گفتم: ۶۴؛ گفت: سال ۶۴ که پدرت از تولد تو شاد و شنگول و خوشحال بوده من در عراق گرفتار اسارت و بدبختی‌هایی آن بودم... .

الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
حبیب سهرابی
بیجار گروس
۱۷ مهر ۱۴۰۰

@habib.sohrabi_bijar
www.habibsohrabi.blog.ir
http://habibsohrabi.blog.ir/post/150

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi

کتاب قدرت و دیگر هیچ نوشته طاهره باقرزاده

صفحاتی از کتاب قدرت و دیگر هیچ

نام کتاب: قدرت و دیگر هیچ ( بیست سال با سازمان مجاهدین خلق )
نویسنده: طاهره باقرزاده (۱۳۳۵)

نوبت و تاریخ چاپ: چاپ پنجم، تهران ۱۳۸۵
ناشر : انتشارات اطلاعات
تعداد صفحات:  ۲۱۲ صفحه.
اندازه‌ی صفحات: رقعی
عکس: ندارد
شابک: ISBN:978-964-423-238-1

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: ۱۴۰۰/۰۶/۰۸ سایت پاتوق کتاب فردا www.bookroom.ir (۲ ه.ت)
* تاریخ مطالعه: مطالعه‌ی اول از جمعه ۱۴۰۰/۰۶/۱۲ ساعت ۹ صبح تا سه‌شنبه ۱۴۰۰/۰۶/۱۶ ساعت ۱۵:۱۵


  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi

کتاب سقوط شاه نوشته فریدون هویدا

صفحاتی از کتاب سقوط شاه نوشته فریدون هویدا

نام کتاب: سقوط شاه
نویسنده: فریدون هویدا
مترجم : ح. ا. مهران (۱۳۲۰ - ۳ اسفند ۱۳۸۱)

The Fall of the Shah
by: Fereydoun Hoveyda
Pub: Weidenfeld & Nicolson London, 1980

نوبت و تاریخ چاپ: چاپ اول،۱۳۶۵
ناشر : انتشارات اطلاعات
تعداد صفحات: ۲۲۳ صفحه.
اندازه‌ی صفحات: رقعی
عکس: ندارد
شابک: ندارد

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: ۱۴۰۰/۰۲/۲۵ سایت کتاب شرق به قیمت ۲۵ هزار تومان
* تاریخ مطالعه: مطالعه‌ی اول از چهارشنبه ۱۴۰۰/۰۶/۰۳ ساعت ۱۳:۰۰ تا پنجشنبه ۱۴۰۰/۰۶/۱۱ ساعت ۲۲:۰۰

* معرفی و بررسی:

بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
این کتاب شامل خاطرات نویسنده است از چندسال پایانی حکومت شاه و علت و عوامل سقوط او .
نویسنده ، نماینده شاه در سازمان ملل بوده و برادر امیرعباس هویدا ( که بیشترین دوران نخست وزیری در زمان شاه را داشت و بعد از پیروزی انقلاب، اعدام شد) می‌باشد.

یکی از نکات جالب کتاب این است که مطالبی که نویسنده در مورد اوضاع اقتصادی و فرهنگی و مذهبی و نظامی و ... از زمان حکومت شاه بیان می‌کند با آن چیزی که امروزه از شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام و یا شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان  از آن دوره می‌گویند متفاوت است! ؛ به عبارت دیگر ، آنچه این شبکه‌ها از روزگار گل و بلبل زمان شاه و از خودِ شاه می‌گویند با آنچه برادر نخست‌وزیر شاهنشاهی ایران می‌گوید کاملآ متفاوت هستند و انگار از دو زمان متفاوت و از دو شاه متفاوت حرف می‌زنند!
ترجمه‌ی کتاب روان و عالیست و همچنین پاورقی‌های مترجم هم عالی هستند و از مترجم بابت ترجمه‌ی خوب و اطلاعات جامع تشکر می‌کنم. آنطور که در جستجوهای اینترنتی متوجه شدم، ح.ا.مهران ، اسم مستعار آقای حسین ابوترابیان می‌باشد که اسم ایشان را زیاد خوانده‌ام و از مترجم‌های درجه یک بودند. خداوند رحمتش کند.

 + صفحه ۸۹: در ماههای آخر عمر رژیم غالباً این سخن نادرست به گوش می رسید که برنامه‌های مدرنیزه کردن کشور به قیمت تاج و تخت او تمام شده است ولی به نظر من واقعیت این است که جز اشتباهات اساسی خود شاه هیچ علت دیگری زمینه سقوطش را فراهم نکرده است.
+ یکی از نکته‌های زیبای کتاب در یک صفحه به آخر کتاب است (ص۲۲۲) که نویسنده می‌پرسد آیا پس از انقلاب و انقلابیون که نام خدا را می‌برند و ادعای حل مشکلات را دارند از مسیرشان منحرف نمی‌شوند؟ . جالب اینجاست که مطالب این کتاب مربوط به سال ۱۳۵۸ است و امروز که حدود ۴۳ سال از انقلاب می‌گذرد بسیاری از مشکلات مملکت ، نه به دلیل موانع آمریکا و شرکایش است بلکه ناشی از زیاده‌خواهی باقی ماندگان و فرزندان انقلابیون و بی‌لیاقتی و نادانی و خیانت همین گروه است! .

یکی از کتابهای خوب و مفیدی بود که در مورد اوضاع زمان شاه خواندم و خواندن آن را توصیه میکنم.

 

 

الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
حبیب سهرابی
بیجار گروس
۱۱ شهریور ۱۴۰۰

@habib.sohrabi_bijar
www.habibsohrabi.blog.ir
http://habibsohrabi.blog.ir/post/132

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi

کتاب از خاموشی تا انقلاب

 

 

نام کتاب: از خاموشی تا انقلاب

نویسنده: ابوالقاسم امینی آملی (۱۳۰۳)

 

نوبت و تاریخ چاپ: اول ؛ ۱۳۸۶

ناشر : ورسه آمل

تعداد صفحات: ۳۸۲ صفحه.

اندازه‌ی صفحات: وزیری

عکس: ندارد

شابک: ISBN: 964-8720-13-4 

 

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: ۱۴۰۰/۰۳/۲۰ سایت آی کتاب 

* تاریخ مطالعه: مطالعه‌ی اول از یکشنبه ۱۴۰۰/۰۴/۲۷ ساعت ۱۷:۳۳ تا سه‌شنبه ۱۴۰۰/۰۶/۰۲ ساعت ۱۵:۰۵

 

* معرفی و بررسی:

 

بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

 

کتاب مخلوطی است از خاطرات سیاسی و حوادث تاریخی ،از زمان به قدرت رسیدن رضاخان تا پیروزی انقلاب اسلامی که از نگاه نویسنده بیان شده است. نویسنده از اعضای حزب توده که وابسته به کمونیست و شوروی بوده می‌باشد لذا در جاهایی از کتاب، کفه‌ی ترازو به نفع تفکرات این حزب، سنگینی می‌کند.

این کتاب هم مثل هر کتاب دیگری، نکات ریز و به درد بخوری دارد.

+ در کتاب، فقط چند کلمه پاورقی وجود دارد و برخی کلمات با حروف علامتگذاری شده‌اند تا در مورد آنها توضیح داده شود اما در هیچ کجا توضیحی داده نشده است!. بهتر بود در مورد برخی اصطلاحات توضیحی داده می‌شد.

 

+ خاطراتی از تهران، یزد،ظلم خوانین زمان رضاخان، واقعه‌ی کشف حجاب، نحوه‌ی تصاحب اموال توسط رضاخان ، وضعیت اقتصادی زمان شاه که با دروغ‌های شبکه‌های فارسی ماهواره جور در نمی‌آید و ... .

 

یکی از نکات جالب کتاب ، مربوط به دوره‌ایی از حکومت شاه است که کسی گندم کشاورزان را نمی‌خرید و محصولاتشان روی دستشان مانده بود؛ این ماجرا ، من را به یاد همین دوره‌ی خودمان و چند سال پیش انداخت که سیب‌زمینی و پیاز و هندوانه و جوجه و ... روی دست کشاورز و تولید کننده مانده بود! ؛ پس به این نتیجه می‌رسیم که نبود افراد و مسئول لایق در کشور موجب نابسامانی است و هیچ ربطی به حکومت شاهنشاهی یا جمهوری اسلامی و یا وابستگی به غرب و استقلال ندارد که اگر داشت بعد از گذشت پنجاه سال ، دوباره به همان وضع مبتلا نمی‌شدیم!

لعنت خدا بر ظالمان

 

الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

حبیب سهرابی

بیجار گروس

۲ شهریور ۱۴۰۰

 

www.habibsohrabi.blog.ir

http://habibsohrabi.blog.ir/post/129

 

+ لغات: 

مناعت طبع

برابر پارسی: بزرگواری، ارجمندی، والا نگری

اهتمام/'ehtemAm/

مترادف اهتمام: تقلا، تکاپو، تلاش، 

منغص: ناخوش، ناگوار،تیره

بالمناصفه: نصف نصف، تقسیم به دو قسمت مساوی. 

شبگیر : وقت سحر، پیش از صبح.

هارمونی: هماهنگی، توازن. 

گالش: چوپان گاو

آهنگ امیری: یا امیر خوانی نوعی از آواز خوانی است که در استان مازندران رواج دارد و بیشتر در ارادت به اهل بیت و امام علی علیه‌السلام می‌باشد. 

 ممسکی: خسیس

مأمور نواقل: کسی که پولی را بابت عوارض راه و جابجایی می‌گیرد. 

سلف خری: پیش خرید نقدی محصولات تولیدی به قیمت معین را سلف خری می گویند. 

کاتالیزور:(در اینجا به معنای) کارگشا،گره گشا

مراسم شب سیزده تیر: این جشن به پاس برداشت گندم انجام می‌شود. 

کرب زنی:[ گویش مازنی ] /karb zani/ کرب زنی یا کارب زنی عبارتنداز: دو تکه چوب سخت که در دسته های عزاردار و سوگوار مورد استفاده قرار می گیردکرب زنان به هنگام نوحه خوانی نوحه خوان ها همانند سینه زنان به هنگام تقطیع اشعار و سر ضرب ها با کوفتن کرب ها بر ابهت و شکوه دسته روی می افزایند

مکلا

(مُ کَ لْ لا) [ ع . ] (ص .) گرفته شده از واژة فارسی «کلاه »، کسی که کلاه بر سر می گذارد.

بالشفیک: بلشویک

توبره اسب: کیسه ٔ بزرگ. کیسه ای که در آن علوفه ریزند و بر سراسبان کنند. 

ﮐﻠﻤﻪ : کنف

ﺗﺮﺟﻤﻪ : 

(کَ نَ) [ معر. ] (اِ.) گیاهی است از تیرة پنیرک که از ساقة آن الیافی به دست می آید که برای تهیة گونی ، طناب و پارچه های خشن به کار می رود.

تشبث: دست آویز

ﮐﻠﻤﻪ : ثلاثه: (ثَ ثِ) [ ع . ] (اِ.) سه ؛ سه گانه.

ﮐﻠﻤﻪ : باسمه ای: کنایه از: ساختگی ، قلابی .

علیق(عَ لِ) : خوراک چهارپایان .

خذلان:درماندگی، ذلت، خواری

جوکی: کولی

پیزر لای پالان یا در پالان کسی گذاشتن : بدروغ و برای فریفتن کسی، اورا ستودن. هنداونه زیر بغل او نهادن. 

بورژوازی کمپرادور: در متن های سیاسی و اقتصادی (عمدتا مارکسیستی) رایج شد که منظور از آن اشاره به واسطه ها و دلالان سرمایه داران خارجی است. دلال. واسطه.

تهاتر: معامله ی کالا به کالا

 

 

 

 

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi

کتاب فرار از ایران ترجمه منوچهر طاهرنیا

 

صفحاتی از کتاب فرار از ایران

نام کتاب: فرار از ایران
نویسنده: کن فولت
مترجم : منوچهر طاهرنیا

ON WINGS OF EAGLES
BY: KEN FOLLETT

نوبت و تاریخ چاپ: اول، بهمن ۱۳۶۳
ناشر : انتشارات آشتیانی
تعداد صفحات:  ۳۹۲ صفحه.
اندازه‌ی صفحات: رقعی
عکس: دارد
شابک: ISBN:ندارد

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: شنبه ۱۴۰۰/۰۲/۲۵ سایت کتاب شرق ۴۰ه.ت
* تاریخ مطالعه: مطالعه‌ی اول از سه‌شنبه ۱۴۰۰/۰۳/۱۸ ساعت ۱۰:۱۷ تا سه‌شنبه ۱۴۰۰/۰۴/۰۱ ساعت ۱۷:۴۸

* معرفی و بررسی:

بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

این کتاب ماجرای فراری دادن دو کارمند آمریکایی از زندان قصر و به عبارت دیگر از ایران می‌باشد که در روزهای اول انقلاب اتفاق افتاده است و ماجرایی واقعی است. این کتاب خلاصه شده‌ی کتاب اصلی است یعنی حاشیه‌ها و تبلیغات حذف شده و فقط داستان اصلی ذکر شده است.
در هنگام خرید این کتاب و تحقیق در مورد آن متوجه شدم که این کتاب در ایران با سه اسم و توسط سه مترجم و سه ناشر چاپ شده است: چاپ اول و کامل با اسم  "ب‍ر ب‍ال‌ ع‍ق‍اب‍ه‍ا" و ترجمه‌ی مسعود کشاورز و ۷۷۱ صفحه از انتشارات عطائی؛  "ف‍رار ع‍ق‍اب‍ه‍ا″ با ترجمه‌ی حسین ابوترابیان و ۴۹۴ صفحه از نشر نو ؛ و همین کتابی که خواندم و جالب یا عجیب اینکه هر سه، چاپ سال ۱۳۶۳ می‌باشند.

می توان گفت که کتابی تاریخی و ماجراجویی است و شامل مختصری از وقایع انقلاب و اتفاقاتی است که برای علاقمندان تاریخ انقلاب و داستانهای مهیج، جذاب است. می‌توان به بعضی جزئیات پی برد که در کلیات کمتر گفته می‌شود بخصوص که چند دهه از آن سالها گذشته است.

+ بر اساس این کتاب ، یک سریال در آمریکا ساخته شده که البته دوبله‌ی فارسی ندارد.
+ در کتاب، از مرحوم دکتر سید شجاءالدین شیخ‌الاسلام زاده، وزیر بهداری دوران امیرعباس هویدا و آموزگار اسم برده شده . آنطور که در اینترنت خواندم ایشان بعد از انقلاب و آزاد شدن از زندان جمهوری‌اسلامی و با وجودی که همسر و فرزندانش به آمریکا رفته بودند اما ایشان حاضر به ترک ایران نشدند و تا آخر عمر - سال ۱۳۹۳ - در ایران زندگی کردند و در زندان ، زمان جنگ و تا آخر عمر به طبابت مشغول بوده‌اند . همچنین بنیانگذار سازمان توانبخشی معلولین در ایران و سازمان اورژانس تهران و ایران در قبل از انقلاب بوده‌اند و اگرچه قرار بوده در اوایل انقلاب و به دستور مرحوم خلخالی اعدام شود اما با سر کار آمدن مرحوم گیلانی ، حکم اعدامش لغو و به حبس ابد و سپس بعد از ۵ سال آزاد شده و ... .
+ کتاب فهرست ندارد و یکی از زیبایی‌های کتاب ، وجود اسامی شخصیت‌های اصلی کتاب در چند صفحه‌ی اول است، همچنین به سبک کتاب‌های دهه‌ی ۶۰ و قبل‌تر، قرار گرفتن عکس‌ها در لابه‌لای صفحات کتاب است که موقع خواندن از خستگی کاسته می‌شود ، برخلاف سبک امروزی که عکس‌ها را در آخر کتاب چاپ می‌کنند.
+ نان بربری در سال ۱۳۵۷ در تهران ۷ ریال بوده و امروز در بیجار حدود ۱۲۰۰ تومان است. 
+ در کتاب، فرمانده گروه نجات دو آمریکایی از ایران، یک سرهنگ بازنشسته‌ی آمریکایی به اسم سیمونس است، وقتی به عکس این پیرمرد آمریکایی نگاه می‌کردم ، به فکرم رسید که تشخیص این آدم از یک پیرمرد ایرانی از نظر ظاهر و چهره و لباس پوشیدن سخت است !.
+ در کتاب به یکی از قصر یا اقامتگاه شاه در مهاباد اشاره شده که در اینترنت جستجو کردم اما مطلبی در این مورد نیافتم. در مورد کاخ‌های شاه در تهران و جاهای مختلف ایران، از جمله کیش، مطالبی خواندم که تعدادی از این کاخ‌ها الان متروکه هستند و به حال خود رها شده‌اند!!! . در زمان شاه مردمان عادی به داخل این کاخ‌ها راه نداشتند و امروزه هم راه ندارند و تازه در حال تخریب هستند و ... .
+ تعداد عکس‌های کتاب کمتر از عکسهای کتاب اصلی است.
+ ای کاش پولش را داشتم تا به ساختمانها و خیابان هایی که در این کتاب اسم برده شده سری بزنم، اگرچه شاید بعضی از آنها دیگر وجود نداشته باشند.
+ کاش کسی جواب می‌داد که اموال آمریکایی‌های مقیم ایران ، از خانه و ماشین و وسایل خانه و ... به چه سرنوشتی دچار شدند. مثلا ماشین‌هایی که در سال بهمن سال ۱۳۵۷ در مرز سرو جا گذاشته شدند به چه سرنوشتی دچار شدند!؟
+ این کتاب از چاپ‌های زمان جنگ است و عجیب است که بیشتر کتاب‌هایی که خوانده ام و مربوط به این دوره بوده‌اند، از نظر شکل ظاهری، سالم و تر و تمیز بوده‌اند؛ شاید چون جوانان و یا مردمانی که قرار بوده این کتابها را بخوانند مشغول جنگ و یا درگیر جنگ بوده‌اند در نتیجه، لای این کتاب‌ها باز نشده!. این کتاب متولد بهمن ۱۳۶۳ می‌باشد یعنی حدوداً ۴ ماه از من بزرگتر است و در حالی که من اوراق شده‌ام اما این کتاب، تازه جان گرفته است.

الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
حبیب سهرابی
بیجار گروس
اول تیر ۱۴۰۰

www.habibsohrabi.blog.ir
http://habibsohrabi.blog.ir/post/120

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi

کتاب سیاحت شرق

 

صفحاتی از کتاب سیاحت شرق

 

 

نام کتاب: سیاحت شرق یا زندگینامه آقا نجفی قوچانی
به قلم خودش

نوبت و تاریخ چاپ: چاپ پنجم ۱۳۷۵
ناشر : انتشارات امیرکبیر
تعداد صفحات: ۷۲۰ صفحه.
اندازه‌ی صفحات: رقعی
عکس: دارد
شابک:  ISBN: 964-00-0192-9

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: ۱۴۰۰/۰۱/۱۶
* تاریخ مطالعه: مطالعه‌ی اول از پنجشنبه ۱۴۰۰/۰۱/۱۹ ساعت ۱۰:۲۱ تا سه‌شنبه ۱۴۰۰/۰۳/۱۸ ساعت ۱:۰۱ بامداد

* معرفی و بررسی:

بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

این کتاب ، زندگینامه خودنوشت نویسنده یعنی مرحوم آیت‌الله قوچانی می‌باشد که یکی از کتابهای معروف ایشان، کتابی به نام سیاحت غرب است که در مورد سرگذشت ارواح است که روان شده‌ی آن را چندسال پیش خوانده‌ام و خیلی دوست داشتم که این کتاب سیاحت شرق را نیز بخوانم ، البته کتاب اصلی و به قلم خودشان و نه اصلاح شده.
 
خاطرات کتاب از نظر زمانی مربوط به بیش از صد سال پیش و اواخر حکومت ناصرالدین شاه تا اواخر حکومت قاجار و به قدرت رسیدن رضاخان می‌باشد و شامل موارد زیادی است از جمله : آشنایی با زندگی در قسمت شمال شرقی ایران از یزد و اصفهان گرفته تا کربلا و نجف، وضعیت اجتماعی، نحوه‌ی سفر با پای پیاده در روزگاران قدیم که خواندنش صفای خاصی دارد، نحوه‌ی غذا خوردن ، درمان و دارو ، دلایل و نحوه‌ی تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغات به کشت مواد مخدر، ازدواج، زندگی در امپراطوری عثمانی و ... و مطالب جالب و شنیدنی و خواندنی دیگر ؛ می‌توان گفت که یک کتاب به اصطلاح، کشکولی است یعنی همه چیز در آن پیدا می‌شود: از سفرنامه، عرفان، شعر ، طنز، جدی ، طب قدیم ، جامعه‌شناسی، حدیث و قرآن و ... . 

اگرچه نگارش کتاب بر اساس زمانه‌ی خودش است و برای بعضی‌ها مثل من ، فهم قسمت‌هایی از آن سخت است اما باز هم ارزش چندین بار خواندن و فکر کردن دارد و لازم است بگویم که اگر اینترنت نبود قسمت‌هایی را که عربی بود متوجه نمی‌شدم و برایم عجیب است که تاکنون کسی به فکر ترجمه‌ی قسمت‌های عربی کتاب و انتشار آن در فضای اینترنت برنیامده است به ویژه طلاب که به عربی مسلط هستند!.

+ خاطره‌هایی از ریگ شتران طبس یا کویر رباط خان؛ چشمه‌ی آب گرم ورتون اصفهان؛ سفر پیاده برای زیارت کربلا. یکی از قشنگی‌های کتاب این است که وقتی حرف از سفر و رفتن ‌می آید منظور سفر با ماشین و قطار و هواپیما وحتی موتور و یا دوچرخه و درشکه نیست بلکه غالب با پای پیاده و گاهی با اسب و خر است؛ خاطرات زندگی در عراق در دوره‌ی امپراتوری عثمانی و جنگ جهانی اول و نحوه‌ی نفوذ انگلیس و ... .

+ نویسنده در بخش سفر پیاده به کربلا، با تخمین، تعداد زوار کربلا را پنجاه هزار نفر در طول سال تخمین می‌زند و همچنین نوشته که در مراسمی به سیصدهزارنفر رسیده است ، به این فکر کردم که آیا مرحوم قوچانی این فکر به ذهنش رسیده که شاید روزی زوار امام حسین علیه‌السلام فقط در اربعین به  هیجده میلیون نفر زائر برسد؟ شاید آن موقع ۱۸ میلیون عدد بزرگ و سنگینی بوده! ؛  و آیا در فکر و ذهن ما می‌گنجد که روزی - مثلا ۱۰۰ سال دیگر- زوار حضرت ارباب علیه‌السلام به یک میلیارد نفر برسد؟ 

+ در صفحه‌ی ۳۳۸ ، نوشته که اکثر طلاب ، عبا و عمامه و مدرسه را دام قرار داده و درس خوان نبوده و دنبال کلاشی بوده‌اند؛ این حرف من را یاد چند خاطره انداخت: یک بنده خدایی بود که بعد از دبیرستان رفت و طلبه شد، روزی در دنباله حرف زدنمان که چرا لباس آخوندی نمی‌پوشی و پیشنماز نمی‌ایستی گفت: حبیب، من برای اینکه سربازی نروم رفتم دنبال آخوندی و هیچ‌وقت هم لباس نمی‌پوشم ... . و الحق هم هیچ وقت لباس نپوشید و یا من هیچ وقت او را با لباس ندیدم. یک بنده خدایی هم بود که روزی در زمان پاره‌قتی در گوه‌ترین سازمان جهان، معنی أسئله التوبه را از او پرسیدم که نتوانست جواب بدهد و من مانده بودم که چطور آخوندی است که ترجمه‌ی یکی از رایج‌ترین جملات در دین را نمی‌داند!!! ... . 

+ در بیش از صد سال پیش، نویسنده که یک عالم دینی بوده در خانه همسرش زندگی می‌کرده و گاهی که در مخارج زندگی درمانده می‌شده از پول همسرش استفاده می‌کرده که این مطلب برایم جالب بود.

+ مطالبی که یاد گرفتم: خشکاندن آلو در دهان برای رفع تشنگی؛ زیارت کربلا فقط سه روز ؛ ترساندن سگهای یک محله یا مکان برای نشناختن شما با پوشاندن صورت ؛ امر بین الامرین؛ ...

+ مطالبی که نفهمیدم:
 نماز لعل گردد ؛ بی‌بی شدن ؛ حلت البرکة 

+ ترجمه‌ی برخی لغات که حوصله‌ی نوشتنش را داشتم:
عامل: متخصص
سائقه: محرک، سوق دهنده
مشحون: پر شده، آکنده
مطبوع: چاپ شده
نَکث: شکستن پیمان
آفاق: جهان، عالم
انفس: نفسها، جانها
طیبت: مزاح، شوخی
کیفیت: چگونگی
 شامخ:
بلند؛ مرتفع.
محاوره :
با هم سخن گفتن؛ گفتگو کردن.
 مجازی: 
(مَ) [ ع . ] (ص نسب .) غیرحقیقی .
 بهیه:
(بِ یَّ) [ ع . بهیّة ] (ص .) 1 - روشن ، تابان . 2 - نیکو، زیبا.
قراء:قریه:
آبادی بزرگی که دارای خانه‌های بسیار و مزارع باشد روستا؛ ده.
جبال شامخه: کوه‌های بلند و مرتفع
حساب جمل : حروف ابجد و شمارش به وسیله حروف ابجد
نصاب الصبیان : منظومه ایست به زبان عربی برای یادگیری زبان عربی
معمیات عدیده: معماها و دانستنی های فراوان
نوبه:(نُ بِ) تب کردن یک روز در میان یا چند روز در میان .
راغ: صحرا و بیابان
 شایق‌تر :  مشتاق‌تر
ریجه: [ ج َ/ ج ِ ] (اِ) طنابی که رخت را روی آن آویزند
شفتی : شاخه های نازک و ترکه ای درخت
تتن: تنباکو
لاتحصی: بی شمار
طوعا و کارها : خواسته و ناخواسته
انقی من الوضو: نابتر از وضو
ما نحن فیه: آنچه در آن هستیم
قرع و انبیق: از وسایل تقطیر و کیمیاگری است و مجاز از حساب و وزن کردن است
بعبارة آخری: به عبارت دیگر
عبادت معدن: اصل و اساس عبادت
بلا واعیه شهوت: بدون درک شهوت

+ اگر کسی زبان عربی می‌داند از او ممنون میشوم ترجمه‌ی جملات زیر را برایم بنویسد:
فانظر کیف ساق المشتری الی باب دارها رحمه منه علیها و علی مثلها 

و بعداللتیا و التی سئل سید بما کنا فیه من الجیث و الجدال


کفی وضوحه عن البحث و الجدال و السؤال و الاستدلال کبیاض الملح و سواد الفحم و الذغال

کما اشتهر انه ع قال آن ههنا زیارة الامیر و خبز الشعیر و ماء النمیر : همچنین معروف است که ص فرمود که اینجا دیدار امیر ، نان جو و آب خوشگوار و شیرین است

بتجلدی لشامتین اریهم انی لریب الدهر لا اتضعضع ۳۳۷

فرج الله عنک کما فرجت عنی۴۳۵

«النّاس کُلُّهُم هَالِکوُن إِلَّا العَالِموُن، و العَالِموُن کُلّهُم هالکون إلّا العَامِلُون، وَ العَامِلُون کُلُّهُم هَالِکوُن إِلّا المُخلَصون، وَ المُخلَصون فی خَطَرٍ عَظیمٍ» (ترجمه و تفسیر نهج البلاغه (فارسی) محمد تقی جعفری، معاصر، ج 13، ص 115)

ترجمه: تمامی انسان‌ها هلاکند، به غیر از عالم‌ها – تمامی عالِم‌ها هلاکند به غیر از عمل کنندگان (عاملین به علم) – تمامی عمل کننده‌ها هلاکند، به غیر از مخلَص‌های آنان و مخلَص‌ها نیز در خطر عظیمی قرار دارند. ۵۷۴

یکاد زیتها یضی و لولم تمسسه نار۴۳۷

 و انما النهی بعد التناهی۵۷۴
ابتدا خود از کار زشت باز ایستید و سپس دیگران را نهى کنید.
(نهج البلاغه:خطبه ١٠٥ ص١٩٤


اذا لْعِلْمُ نُورٌ یقْذِفُهُ اللّه فِی قَلْبِ مَنْ یشآء و  یَهْتِفُ بِالْعَمَلِ، فَإِنْ أَجَابَهُ، وَ إِلَّا ارْتَحَلَ عَنْه.
در اینصورت علم، نوری است که خداوند به قلب هر کس که بخواهد می افکند و عمل را فرا مى خواند، اگر پاسخ داد، مى ماند و گرنه، از آنجا رخت بر مى بندد.۵۷۵

 

+نویسنده در دوجا از کتاب برای بیان اینکه بگوید « خودش را به آن راه زده » یا « خودش را به گیجی و نفهمیدن زده »  از جمله‌ی « کوچه‌ی حسن چپ » استفاده کرده که البته امروزه این جمله به « کوچه علی چپ » معروف است؛ واقعا برایم سؤال است که چرا برای بیان مطلب به این راحتی از ضرب‌المثل‌های که اسامی معروفی در آنها وجود دارد استفاده می‌کنند؟! و اینکه می‌گویند این ضرب‌المثل‌ها بی‌غرض است و هدفی پشت آن نیست از نظر من کاملاً اشتباه و نشانه‌ی نادان بودن گوینده‌ی آن است و بدون هیچ شکی در پشت این‌گونه ضرب‌المثل‌ها و شعرها و مطالبی که یک‌جوری به عقاید اسلامی و الخصوص عقاید شیعه ربط دارد اهدافی وجود دارد . 

+ در هنگام خواندن این کتاب، علاقمند شدم که بدانم انتشارات امیرکبیر متعلق به چه کسی است، بعد از جستجو فهمیدم که انتشارات امیرکبیر در قبل از انقلاب و توسط شخصی به اسم عبدالرحیم جعفری و در سال ۱۳۲۸ تأسیس شده که در جریان مصادره‌های اول انقلاب ، این انتشاراتی نیز به نفع انقلاب مصادره شده و مرحوم جعفری تا زمان مرگ به دنبال بازپس‌گیری انتشارات بوده ولی موفق نشده و همچنین خاطراتش را در مورد انتشارات امیرکبیر نوشته که تاکنون دو جلد آن منتشر شده و آنطور که من خواندم جلد سومش اجازه انتشار نیافته. 

آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند، این کتاب به دلم نشست. البته باید یکبار دیگر آن را بخوانم چون این‌بار که به یافتن معنای لغات و آیات و احادیث و جملات عربی گذشت.
خداوند رحمتش کند و فاتحه‌ای بخوانیم و ثوابش را نثار روحش کنیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل لولیک الفرج.
خدا به مصحح کتاب هم خیر بدهد که تلاش نموده و زحمت کشیده تا این کتاب در دسترس عموم قرار بگیرد.

 

 


الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وللّه الحمد اولّا و آخرا
حبیب سهرابی
بیجار گروس
بامداد ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰

www.habibsohrabi.blog.ir
http://habibsohrabi.blog.ir/post/114

 

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi

کتاب فردای بهتر

 

کتاب فردای بهتر

 

نام کتاب: فردای بهتر
نویسنده: یدالله جواهری آریا

نوبت و تاریخ چاپ: چاپ دوم ۱۳۹۰
ناشر : نقش آفرینان
تعداد صفحات: ۴۲۰ صفحه.
اندازه‌ی صفحات: وزیری
عکس: ندارد
شابک : ISBN: 964-94280-8-9

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: ۱۳۹۹/۰۶/۱۱ سایت آی کتاب (۱۵۰۰۰)
* تاریخ مطالعه: مطالعه‌ی اول از ساعت ۰۰:۱۷ چهارشنبه ۱۳۹۹/۱۲/۲۷ تا 

چهارشنبه ۱۴۰۰/۰۱/۱۸ ساعت ۲۰:۰۰

* معرفی و بررسی:
بسم الله الرحمن الرحیم

دوست دارم بگویم که کتابی استخوان‌دار و خواندش با ارزش است بخصوص برای کسانی که قصد مهاجرت دائمی از ایران را دارند.
این کتاب که مطالب آن واقعی است داستان ایرانی های مهاجر به کشور آلمان در زمان جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران در دهه‌ی ۶۰ است. 
+ اولین چیزی که در کتاب و با خواندن صفحات ابتدائی خودنمایی میکند، اشتباهات تایپی و غلط‌های املایی است که بعضی مواقع گیج‌کننده و آزار دهنده است اما داستانهای مهیج و اجتماعی کتاب، این اشتباهات را قابل تحمل می‌کند. 
با خواندن کتاب به موارد زیر و مطالب دیگری می‌رسیم:
+ تأثیر محیط بر افراد به ویژه بر فرد یا افرادی که فرهنگ مشخص و ایمان قوی و با استدلال ندارند که امروزه در بین خانواده‌هایی که منبع فکریشان شبکه‌های ماهواره‌ای می‌باشد کاملا واضح و مشخص است. 
+ مشکلات و خطراتی که زندگی در آلمان و کشورهای غربی برای یک خانواده‌ای ایرانی دارد.
+ شاید بشه گفت که در غرب  برای ایرانیان مهاجر ، کار بوده اما در فرهنگ غربی ، روابط عاطفی و به شکل ایرانی وجود ندارد .
الحمدالله رب العالمین
حبیب سهرابی
بیجار گروس
۱۸ فروردین ۱۴۰۰

www.habibsohrabi.blog.ir
http://habibsohrabi.blog.ir/post/101

 

 

 

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi

عکس کتاب وحشت در سقز

 

نام کتاب: وحشت در سقز
نویسنده: مصطفی تیمورزاده
به کوشش: شهباز محسنی

نوبت و تاریخ چاپ: چاپ اول ، ۱۳۹۴
ناشر : پردیس دانش (= شیرازه)
تعداد صفحات: ۱۳۶ صفحه.
اندازه‌ی صفحات: رقعی
عکس: دارد
شابک:  ۹۷۸۹۶۴۲۵۰۹۷۴۴ |   ISBN: 9789642509744

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: ۱۳۹۹/۰۹/۱۸ - دیجی‌کالا
* تاریخ مطالعه: مطالعه‌ی اول از جمعه ۹۹/۱۱/۱۷ ساعت ۱۳:۳۱ تا چهارشنبه ۹۹/۱۲/۱۳ ساعت ۱۰:۲۵

* معرفی و بررسی:

بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

این کتاب شامل خاطرات نویسنده در مورد اتفاقات قسمت غرب و شمال غربی ایران و بویژه شهر سقز از اواخر حکومت قاجار و جنگ جهانی اول تا قدرت گرفتن رضاخان پهلوی می‌باشد. 
به مسائل زیادی در کتاب اشاره شده که ارزش خواندن و وقت گذاشتن دارد. کتاب برای اولین بار در دهه ۳۰ شمسی چاپ شده است. 
وقتی نابسامانی و اوضاع گرانی داخل کتاب را که به دلیل نبود دولت مقتدر مرکزی و همچنین ظلم و بی‌رحمی مردم نسبت به همدیگر را خواندم به یاد امروز و اوضاع فعلی کشور افتادم. حکومت و دولت ، مردم را رها کرده و فقط به فکر چند میلیون کارمند و بازنشسته‌ی خودش است و فرت‌وفرت حقوق و مزایای آن‌ها را در مقابل گرانی اجناس بالا می‌برد و بقیه‌ی مردم را به حال خودشان رها کرده؛ خدا به داد اجاره‌نشین‌ها و مریض‌دارها برسد. عده‌ای هم که مشغول مخفی کردن انواع اجناس از غذایی و دارویی و رفاهی هستند تا قیمت را بالا ببرند و پول خون پدر به درک رفته‌اشان را از مردم گیج شده بگیرند! دقت می‌کنی ! بعد از این همه سال از تاریخ این کتاب ، اوضاع کشور تغییر چندانی نکرده است! یاللعجب.
لازم به گفتن است که متن کتاب از نظر ویراستاری و علائم نوشتاری ضعیف و همچنین جمله بندی آن هم ممکن است برای هرکسی به راحتی قابل فهم نباشد. 

 

 


الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
حبیب سهرابی
بیجار گروس
۱۳ اسفند ۱۳۹۹ خورشیدی

www.habibsohrabi.blog.ir
http://habibsohrabi.blog.ir/post/99 

 

 

 

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi

کتاب ایرانیان در مهاجرت چاپ ۱۳۸۱ نشر البرز

 

نام کتاب: ایرانیان در مهاجرت ( پناهنده به غرب بی ترحم )
نویسندگان: یدالله ذبیحیان - خسرو معتضد

نوبت و تاریخ چاپ: اول ، پاییز ۱۳۸۱
ناشر : نشر البرز
تعداد صفحات: ۳۹۸ صفحه.
اندازه‌ی صفحات: ۲۱×۱۴
عکس: دارد
شابک: ۹۶۴۴۴۲۳۳۸۰  |   ISBN: 964-442-338-0

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: ۱۳۹۹/۰۶/۱۱
* تاریخ مطالعه: مطالعه‌ی اول از روز سه‌شنبه ۹۹/۰۷/۰۱(۰۰:۳۷) تا سه‌شنبه ۹۹/۰۷/۲۲ (۰۰:۱۴)

* معرفی و بررسی:

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi

نام کتاب : تیمسار شاهنشاهی در خدمت کا.گ.ب

نویسنده: خسرو معتضد

 

نوبت و تاریخ چاپ: چاپ اول ، پاییز ۱۳۸۶

ناشر: نشر البرز ، تهران

تعداد صفحات: ۸۷۲ صفحه.

اندازه‌ی صفحات: 

عکس: دارد

شابک: ۹۶۴۴۲۵۳۳۲ | ISBN: 964-442-533-2

 

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: خرید اینترنتی در تاریخ ۹۸/۰۵/۲۲ - تحویل در تاریخ ۹۸/۰۵/۲۶ ( با هزینه‌ی پست ۲۷۵۰۰ - پرداخت هزینه به صورت کارت به کارت )

* تاریخ مطالعه: مطالعه‌ی اول از دوشنبه ۹۸/۱۲/۱۲ (۱۹:۰۱) تا جمعه ۹۸/۱۲/۲۴ (۱۹:۴۶)

جلد کتاب تیمسار شاهنشاهی

* معرفی و بررسی :

 

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi

نام کتاب : ایام انزوا ( جلد دوم خاطرات آیت اله خلخالی)
نویسنده: آیت الله حاج شیخ صادق خلخالی (۱۳۰۵-۱۳۸۲)

نوبت و تاریخ چاپ:  چاپ افست ( چاپ اول در ۱۳۸۰)
ناشر:  نشر سایه
تعداد صفحات:  ۳۵۲ صفحه.
اندازه‌ی صفحات: ۲۲/۵×۱۵
عکس: دارد
شابک:   ۹۶۴۵۹۱۸۰۳۰   |    ISBN: 964-5918-03-0

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: اوایل مهرماه ۱۳۹۸

* تاریخ مطالعه: مطالعه‌ی اول از  یکشنبه ۹۸/۰۸/۱۲ (۱۹:۱۷) تا چهارشنبه ۹۸/۰۸/۱۵ (۱۹:۰۴)

کتاب ایام انزوا جلد دوم خاطرات آیت اله خلخالی چاپ ۱۳۸۰ نشر سایه

 

 

* معرفی و بررسی :
بسم الله الرحمن الرحیم
این کتاب شامل مصاحبه‌های مرحوم خلخالی با روزنامه‌ها و جوابیه‌ها و نامه و مقاله‌های مرحوم خلخالی و همچنین اسامی اعدامی‌ها می‌باشد .

نکته‌ای که در قسمت مصاحبه‌ها وجود دارد ، وجود برخی تناقضات در بین سخنان مرحوم خلخالی با جلد اول خاطرات ایشان است که موجب تعجبم شد که چرا مرحوم خلخالی ، دست به سانسور و حذف آن‌ها نزده است!. به عبارت دیگر، ایشان تمام آن‌چه را که گفته است بدون ظاهرسازی و خود را دانا نشان دادن ، چاپ کرده است .
مطلب دیگری که در این کتاب فهمیدم اینکه قرار بر این بوده است اسامی و چهره‌ی قضات دادگاه‌های مربوط به محاکمه‌ی سران رژیم شاه به دلایل امنیتی مخفی بماند اما مرحوم خلخالی ، به خاطر رعایت نکردن حفاظت گفتار و یا سایر مسائل دیگر،در مصاحبه‌ای با روزنامه‌ها خود را لو داده است و  اعلام کرده که او رئیس دادگاه‌های انقلاب است . شاید به همین دلیل بوده که وقتی از مرحوم ابراهیم یزدی ، وزیر امو خارجه دولت بازرگان ، در مورد مرحوم خلخالی بعنوان رئیس دادگاه‌های انقلاب سۏال می‌شود ، مرحوم یزدی این موضوع را رد می‌کند که شاید به دو دلیل بوده باشد اول اینکه مرحوم یزدی به دلایل امنیتی نخواسته اسامی قضات را لو بدهد و یا اینکه خود مرحوم یزدی هم به دلایل امنیتی از اسامی قضات بی‌اطلاع بوده است.
مطلب دیگری که توجه‌ام را جلب کرد مطالب و محتوای کتاب با توجه به زمان چاپ آن است. با توجه به اینکه مرحوم خلخالی در سال ۱۳۸۲ فوت شده‌اند اما تمامی مطالب کتاب مربوط به همان دهه‌ی اول انقلاب است و از ایام انزوا (یعنی از سال ۱۳۶۹ که ایشان برای انتخابات مجلس رد صلاحیت شدند  تا ۱۳۸۰ ،زمان چاپ کتاب) خاطره‌ای در کتاب وجود ندارد و بیشتر مطالب کتاب هم در مورد دادگاه‌هایی است که مرحوم خلخالی قاضی آن بود‌ه‌اند. به عبارت دیگر، هیچ خاطره‌ای از ایام انزوای مرحوم خلخالی در این کتاب موجود نیست .
و مطلب آخر اینکه مرحوم خلخالی بعد از فوت امام از پست‌های سیاسی و مسئولیتی کنار گذاشته شد، البته در زمان امام هم ، مخالفانی داشته اما از حمایت امام برخوردار بوده است .

می‌توان گفت که کتاب ایام انزوا مربوط به اعدام‌های مرحوم خلخالی در کردستان و سایر شهرها و دو مقاله‌ی معروف او در مورد دهخدا و کوروش بزرگ است.

الحمدالله
حبیب سهرابی
بیجار گروس
۹۸/۰۸/۱۵

www.habibsohrabi.blog.ir 

http://habibsohrabi.blog.ir/post/73

 

کتاب ایام انزوا جلد دوم خاطرات آیت اله خلخالی چاپ ۱۳۸۰ نشر سایه

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi

نام کتاب : خاطرات آیت‌الله خلخالی( از ایام طلبگی تا دوران حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب اسلامی )

نویسنده: آیت‌الله حاج شیخ صادق خلخالی(۱۳۰۵-۱۳۸۲)

نوبت و تاریخ چاپ: چاپ افست ( چاپ اول ، اسفند ۱۳۷۹)
ناشر: نشر سایه
تعداد صفحات: ۵۳۴  صفحه.
اندازه‌ی صفحات:  ۱۵×۲۲/۵
عکس:  دارد
شابک:  ۹۶۴۵۹۱۸۲۵۱    |    ISBN: 964-5918-25-1

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: اوایل مهرماه ۱۳۹۸
* تاریخ مطالعه: مطالعه‌ی اول از  شنبه ۹۸/۰۸/۰۴ (۱۶:۱۱) تا  یکشنبه ۹۸/۰۸/۱۲ (۰۰:۴۰)

 

کتاب خاطرات آیت الله خلخالی جلد اول چاپ افست نشر سایه

* معرفی و بررسی :
بسم الله الرحمن الرحیم

چطور در مملکتی که این همه بیکار و دردمند و گرانی سرسام‌آور هست ، یک وزیر ، ۹ میلیون تومان حقوق می‌گیرد؟ مگر حکومت اسلامی نیست و برای رضای خدا و ادامه‌ی راه شهدا و آبادانی وطن ، قبول مسئولیت نکرده‌اند؟آیا این ، مبارزه با خدا و راه شهدا و نابودی وطن و در شیشه کردن خون هموطن نیست؟ اگر نیست پس چیست؟! وجدانن مگر یک وزیر چکار می‌کند که ماهی ۹ میلیون حقوق می‌گیرد؟ به لطف خدا هیچ چیزی هم سرجایش نیست. بیکاری و گرانی عمدی و بی‌عدالتی و تبعیض آگاهانه و پارتی و رشوه و آشنابازی و فساد و فحشا ...  بیداد می‌کند آن‌وقت چرا باید یک مسئول حقوق بگیرد؟ مگر در مقابل کار و زحمت ، حقوق پرداخت نمی‌شود؟ این حضرات چه خدمت و چه زحمتی می‌کشند که ماهی چند میلیون حقوق می‌گیرند؟ آیا پرورش باسن و جابجابجا کردن باسن از این میز و صندلی به آن میزوصندلی حق‌الزحمه دارد؟ اگر کسی می‌گوید : اینجوری نیست، اینها زحمت می‌کشند؛ می‌پرسم : پس چرا این همه مشکل در کشور وجود دارد؟چرا؟  اگر شما ازصبح تا شب ، انگشتت را به دیوار بتونی بکوبی، یا دیوار سوراخ می‌شود و یا انگشتت داغان می‌شود؛چطور امکان دارد که این حضرات این همه زحمت می‌کشند اما نه دیوار بتونی مشکلات کشور سوراخ می‌شود و نه انگشتشان آسیبی می‌بیند؟! من واقعا این را نمی‌فهمم.
اعتقاد دارم که هرکس ظلمی ببیند و به آن اعتراض نکند در آن ظلم ،شریک ظالم است. 
خاطرات مرحوم خلخالی را باید با توجه به شرایط زمانه‌ی خودش خواند! روزگاری مثل امروز که مفت‌خوری و بی‌عدالتی و پارتی و آشنابازی و فساد و فحشای حکومتی بر همه‌جا حکفرما بود و عاملین اول و آخر این مشکلات ، مسئولین کشور بودند؛ دقیقا مثل امروز! . صمیمانه و از قلبم امیدوارم که خداوند یکتا، حداقل به‌خاطر محاکمه‌ی مفت‌خورهای حکومت قبل، به‌ ایشان اجر شهادت عنایت فرماید.

این کتاب جلد اول خاطرات مرحوم « محمدصادق صادقی‌گیوی » معروف به «آیت‌الله خلخالی » ، اولین قاضی و حاکم شرع در حکومت جمهوری اسلامی ایران می‌باشد که شامل خاطرات ایشان از دوران طلبگی و از حدود سال‌ ۱۳۴۰ شمسی ، دوران تبعید و سال‌های پیروزی انقلاب و...  و توضیحاتی در مورد تعدادی از اعدام شدگان از سران حکومت شاه می‌باشد.

به طور کلی ، زندگی ایشان بعد از انقلاب شامل موارد زیر می‌باشد: ریاست دادگاه‌های اول انقلاب - مسئول دادگاه‌های مبارزه با مواد مخدر- نمایندگی مجلس- رد صلاحیت کردن ایشان برای نمایندگی مجلس بعد از فوت امام و آغاز ایام انزوا و گوشه‌نشین کردن ایشان - تدریس در قم .

 

 

مرحوم خلخالی در اول انقلاب، در حدود یکسال ، قاضی و حاکم شرع بوده و سپس استعفا داد. در دولت ابوالحسن بنی‌صدر، اولین رئیس‌جمهور پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مدتی هم بعنوان قاضی دادگاه‌های مربوط به مواد مخدر انتخاب شد که در نهایت استعفا داد. او قاطعیت در برخورد با مجرمین را جایگزین چشم‌پوشی و سهل‌انگاری با مجرمین کرده بود و به قول خودش دمار از روزگارشان درآورد. البته امروزه ، عده‌ایی نام بی‌عرضگی و سهل‌انگاری و چشم‌پوشی را رأفت‌اسلامی گذاشته‌اند و نام قاطعیت را خشنونت.
شاید بعضی‌ها بگویند با اعدام چیزی درست شد؟ میگویم : اعدام برای مجازات مجرم است و نه برای تربیت مجرم.  مرحوم خلخالی ، به دنبال مجازات مجرمین بود و نه تربیت و اصلاح آن‌ها( البته شاید همچین چیزی را مد نظر داشته؛ خدا عالم است). او قاضی شرع بود و نه نظریه‌پرداز اجتماعی یا اخلاقی. وظیفه‌ی او مجازات کردن بود و نه راه‌اندازی دانشگاه تربیت مسئولین و مجرمین گذشته و وجدانن هم وظیفه‌اش را به خوبی انجام داد. 
کسانی که دَم از انسانیت می‌زنند بگویند که آیا آدم‌هایی که بخاطر ظلم و بی‌لیاقتی این مسئولین ، حسرت به دل ماندند و در رنج و شرمندگی خود و خانواده‌اشان ماندند، آدم و انسان نبودند؟! آیا زجرکش کردن تعداد فراوانی از مردم در طول سال‌ها بی‌لیاقتی یک مسئول، انسانی است ؟!

می‌گویند که هویدا را نگه می‌داشتیم چون حرف‌های زیادی برای گفتن داشت!؟
به فرض که هویدا را هم سال‌ها زنده نگه می‌داشتند و او مانند "فردوست" کلی حرف در مورد شاه و حکومتش می‌زد  و کلی کاغذ سفید را سیاه می‌کرد، خوب این‌ها به چه دردی می‌خورد؟! میخواستیم چکارش کنیم؟ از نوشته‌های فردوست چه استفاده‌ای کرده‌ایم  و  چه دردی از کشور را دوا کرد؟! نمی‌خواهم بگویم صدرصد نگه داشتن هویدا اشتباه بوده ولی اینقدر هم زور زدن برای اینکه نباید اعدام می شد هم جای تعجب دارد!.

بیشترین مخالفت‌هایی که با مرحوم خلخالی می‌شود بر سر اعدام هویداست. فکر می‌کنم که دلیل این همه طرفداری از هویدا ، علاوه بر دشمنی با انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ، نشان دادن چهره‌ی خشن از جمهوری‌اسلامی و سیاسی کردن موضوع و مخالفت با دین اسلام است و شاهد این ادعا ، طرفداری و تحریک رادیوها و شبکه‌های خارج از ایران است ؛ جالب اینجاست که بسیاری از کسانی‌که از خلخالی بدگویی میکنند و از هویدا طرفداری می‌کنند، مسلمان و مسلمان زاده هستند و دلیل این طرفداریشان هم حق‌گویی و طرف حق را گرفتن نیست بلکه تأثیرپذیری از گفته‌ها و حرفهای شبکه ها و رادیوهای ضد دین خارج نشین است!. 
بدون شک مرحوم خلخالی اشتباهاتی داشته است اما برخورد او با رؤسای حکومت شاه و بویژه امیرعباس هویدا ، کار اشتباهی نبوده است.
جالب اینجاست که اگر از دید یک ضد انقلاب و یا یک سلطنت‌طلب به اعدام هویدا نگاه کنیم ، باید از مرحوم خلخالی متشکر بود و نه متنفر !؟ چونکه اقدامات هویدا و آدم‌هایی مثل او بود که موجب به وجود آمدن نارضایتی در مردم و انقلاب و رفتن شاه شد ; پس ، از این دید هم کار مرحوم خلخالی درست بوده است ; پس چرا اینقدر به خلخالی بد می‌گویند؟!

هویدا توسط حکومت شاه بازداشت شد و از نظر حکومت شاه هم مجرم بود حالا چرا امروزه عده‌ایی برای او سینه می‌زنند و برای او دلسوزی می‌کنند را باید رمزگشایی کرد ؟

 

می‌گویند که خلخالی عده‌ایی بی‌گناه را اعدام کرد!؛ باید پرسید که بی‌گناه از دید چه کسی؟! از نظر انقلاب مردم ایران یا از نظر دشمنان انقلاب! ؛ بدون شک این دو نظر و دیدگاه با هم متفاوت و متضاد هستند. آن‌ها که از نظر انقلاب مجرم بودند از نظر ضدانقلاب و رفیق رفقایشان بی‌گناه هستند!.  خلخالی ، خشم مردمانی بیچاره و درمانده بود که سال‌ها تحت ظلم و ستم بودند. البته بدون شک اشتباهاتی داشته است.
بدنام کردن  خلخالی ، یک درس عبرت برای مسئولین بعدی جمهوری‌اسلامی‌ایران داشت و آن این بود که هرکس به وظیفه‌ی انقلابیش عمل کند و در مقابل گرفتن حقوق، کاری به نفع مردم و انقلاب انجام دهد به بدنامی خلخالی گرفتار می‌شود! .

کاش یه مو از این آدم در بدن سایر مسئولان جمهوری اسلامی بود. یکی از  کسانی که در جمهوری اسلامی حقوق حلال گرفت و به همون اندازه و بیشتر هم کار کرد همین آدم بود. تا روزی هم که زنده بود هم مسئولیت کاراشو  به عهده گرفت و هم زمین و زمان و امام و انقلاب و مردم و موقعیت و ... را مقصر و عامل و بهانه‌ی کارهایش قرار نداد. زندگی این آدم نشون داد در جمهوری اسلامی، اگه کسی از ته دل کار کنه ، همه باهاش لج میفتن، پس باید دزد و دروغگو بود تا همه ازت خوششون بیاد.
خدا رحمتش کنه.

اما مطالبی در مورد کتاب:
+ کتابی بود که از خواندن آن لذت بردم و مطالب کتاب در بعضی مواقع ، هیجانی و در بعضی مواقع با وجود جدی بودن شامل طنز هم می‌شود که نشان از شوخ‌طبع بودن شیخ خلخالی دارد.
+ در مورد تیراندازی  خلخالی به یک پسر ۱۵ ساله در قم ، مطالبی شنیده و یا خوانده بودم که در این کتاب به این موضوع اشاره‌ای نشده است.
+ به نظر می‌رسد که کتاب ، ویراستاری نشده است ; در برخی پاراگراف‌ها معنای جملات نامفهوم است و یا فعل بکار رفته ، ایجاد ابهام می‌کند و یا کلمات به طور ناقص و یا نادرست بکار رفته‌اند ، ضمن اینکه برخی اشتباهات تایپی نیز وجود دارد; البته تمام اینها طوری نیست که خواننده را از خواندن کتاب منصرف کند و خیلی زیاد هم نیست .
+ ازهاری گوساله ، بگو باز هم نواره ، نوار که پا نداره .
+ در مشخصات کتاب ، تعداد صفحات ۵۵۰ صفحه نوشته شده ولی تعداد صفحات کتاب ۵۳۶ صفحه است; چیزی که من متوجه شدم این است که به احتمال زیاد اندازه‌ی صفحات کتاب در چاپ‌اول از چاپ‌های بعدی کوچکتر بوده و در چاپ‌های بعدی اندازه‌ی صفحات کتاب بزرگتر شده و لذا تعداد برگ‌ها کمتر شده است ; البته دقیق نمی‌دانم این حرفم درست است یا غلط! و یا چاپ‌های بعدی کتاب حذفیات دارد یا خیر، ولی در سایت ویکی‌پدیا متوجه شدم مثلا مطلبی که در چاپ اولیه‌ی کتاب در فلان صفحه بوده در چاپ‌های بعدی در صفحه‌ی دیگری است : نه به این معنی که جابجا شده بلکه به این معنی که با بزرگتر شدن اندازه کتاب ، صفحات کتاب کمتر شده است.  یادم است که چندین سال پیش- شاید در حدود ۱۰ سال پیش - در یکی از خیابان‌های مرکزی شهر سنندج ، یک کتابفروش کنار خیابان ، یک جلد از خاطرات مرحوم خلخالی را برای فروش گذاشته بود، چیزی که در ذهنم هست این است که اندازه‌‌ی صفحات ( با تعداد صفحات اشتباه نشود) آن کتاب از این کتابی که الان دارم کوچکتر بود. البته امروز از اینکه آن کتاب را نخریدم متأسف هستم.
+ در صفحه صدونود شش کتاب، مرحوم خلخالی از بی‌توجهی به کارگران معادن و عدم رسیدگی به آنها در حکومت شاه سخن می‌گوید جالب اینکه بعد از گذشت چهل سال از انقلاب همچنان کارگران معادن در سختی به سر می‌برند و همین چند سال پیش هم بر اثر ریزش معدن تعدادی از آنها کشته شدند و همچنین چند سال پیش هم از اخبار تلویزیون گزارشی از کم بودن حقوق کارگران معادن شهر قم پخش شد که جای تأمل و تفکر دارد.
+ مرحوم خلخالی در دهه‌ی ۳۰ شمسی برای روضه‌خوانی به روستای " خوش‌مقام " شهر بیجار  مسافرت کرده است .
+ نام فرزندان مرحوم خلخالی طبق نوشته‌های این کتاب شامل : مسعود، مریم ، منیره ، زهرا می‌باشد.
+ اسامی برخی خیابان‌ها و میدان‌های تهران در قبل و بعد از انقلاب بر اساس مطالب کتاب : پادگان عشرت آباد = پادگان ولی‌عصر ‌(عج) - خیایان شاهرضا = خیابان انقلاب - میدان ارک ‌= میدان ۱۵ خرداد - خ. شاهپور = خ. وحدت اسلامی - خ.سیروس = خ. مصطفی خمینی - خ.ژاله (یا شاید خ. فرح ) = خیابان ۱۷ شهریور - میدان ژاله = میدان شهدا - میدان فوزیه = میدان امام حسین (علیه‌السلام) - جزیره حاج صلبوح = جزیره مینو ( در جنوب کشور) - بندر پهلوی = بندر انزلی - خیابان چهار مردان = خیابان فلسطین ( در شهر قم) - میدان شهیاد = میدان آزادی - مدرسه سپه‌سالار = مدرسه شهید مطهری - خ. عین‌الدوله = خ.ایران .

+ در بخش کمی از خاطرات که مرحوم خلخالی ، خودش  حضور نداشته و بر اساس شنیده‌ها بوده است اشتباهاتی وجود دارد.


الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
حبیب سهرابی
بیجار گروس

۱۲ آبان ۱۳۹۸

www.habibsohrabi.blog.ir
http://habibsohrabi.blog.ir/post/72

 

کتاب خاطرات آیت الله خلخالی جلد اول چاپ افست نشر سایه

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi

نام کتاب: نیروی دلتا ( از پلی‌می تا طبس )
نویسندگان: چارلی بکویث ( فرمانده عملیات نافرجام طبس ) و دونالد ناکْس
مترجم: رضا فاضل زرندی

Delta force
by: Col. Charlie A. Beckwith
USA (Ret.) and Donald Knox
American hostage Crisis in Iran 1984

نوبت و تاریخ چاپ: چاپ سوم ۱۳۶۸ ( چاپ اول ۱۳۶۵ )
ناشر : مؤسسه انتشارات امیرکبیر
تعداد صفحات: ۴۶۴ صفحه.
اندازه صفحات: ۲۲×۱۴
عکس : دارد
شابک: ندارد

* محل نگهداری کتاب: کتابخانه‌ی هلال ‌احمر شهر بیجار

* تاریخ مطالعه‌ : مطالعه‌ی اول از شنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۸ ( ۰۱:۳۴ ) تا جمعه ۳ آبان ۱۳۹۸ (۲۳:۳۰).

 

  • حبیب سهرابی / Habib Sohrabi